فروشگاه فایل Html, Android, Pdf - فایل های مورد علاقه و نیاز خود را بیابید و دریافت کنید!.

محل لوگو

آمار سایت

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 46
  • بازدید دیروز : 52
  • بازدید کل : 254079

چگونگی تأثیر نتیجه‌ی سال گذشته


چگونگی تأثیر نتیجه‌ْ سال گذشته

هركس، در پایان سال بایستی نتیجه‌ی زندگی یك سالهْ خود را بررسی كند تا ببیند در این سال چه بر او گذشته است؟
آیا سال خوبی بوده یا سالی ناخوشایند؟!!.
به این ترتیب كوشش كند با توجه به نتیجه سال گذشته، برنامه زندگی خود را، برای سال آینده بهتر طراحی كند و این بار از راه‌هایی استفاده كند كه بیش از گذشته به نفع و صلاح او باشد. معمولاً موفقیت‌ها تحت تأثیر برنامه‌ریزی شخصی، كمك دوستان و مردم و پیش آمدن شرایط مساعد قرار می‌گیرد.

آنچه موجب عدم موفقیت می‌شود شامل برنامه‌ریزی غلط شخصی و اشتباهات فرد، دوستان و اطرافیان، پیش آمدن شرائط و اوضاع و احوال بد و ... می‌باشد.
برای اشتباه نكردن یا به حداقل رساندن آن باید در تمام موارد زندگی، به طور جدی و دقیق عمل كرد.

برای این كه در سال جدید بتوانیم بهتر عمل كنیم، علاوه بر تجارب و نتیجه ی سال‌های گذشته به نكات اساسی كه ذكر می‌شود توجه خاص داشته باشیم:
1. هرگز نباید تحت تأثیر احساسات قرار گرفت و باید یكدندگی را كنار گذاشت و در عین تلاش در راه اهداف از قبل تعیین شده، به طور مداوم طاقت و صبر داشته باشیم.
2. هرگز تردید و دودلی به خود راه ندهیم و در تصمیم‌گیری‌ها قاطع باشیم.
3. هیچ گاه به طور انتقادآمیز برای خود دلسوزی نكنیم.
4. از خودمان و توانایی‌هایمان، دائما توقع بیشتری نداشته باشیم و شرائط زندگی خود را با دیگران مقایسه نكنیم.
5. هر اندازه كه می‌توانیم در ارزیابی موقعیت‌ها، منطقی باشیم.
6. موقعیت‌های جزئی را پله‌هایی برای رسیدن به هدف‌های عالی‌تر زندگی بدانیم.
7. به آنچه داریم قانع باشیم و از آن ها لذت ببریم اما در عین حال، همواره در راه خیر و خوشی و ثروت تلاش کنیم و این همه چشم به آینده ندوزیم و فكر نكنیم كه فردا مسلماً بهتر از امروز خواهد بود.
8. زندگی را همان طور كه برایمان اتفاق می‌افتد بپذیریم و كوشش كنیم از همه چیز یك نتیجه درست و حسابی بگیریم.
9. احساسات و روش خود را با محیط اطراف تطبیق دهیم، در این صورت زندگی برایمان راحت‌تر خواهد بود.
10. با دقت و تیزبینی محیط خود را بررسی كنیم.
11. هرگز مغلوب بلندپروازی و دچار ناامیدی و بی‌قیدی نشویم.
12. اگر زمان ایجاب كند باید بتوانیم از خواسته‌های خود چشم پوشی كنیم و خود را با موفقیت های كوچك‌تر راضی نگهداریم.
13. باید تحمل مصائب را داشته باشیم.
14. با بلندپروازی برای آینده برنامهریزی نكنیم.
15. بیشتر اهل امروز باشیم نه فردای دور، ایده‌آل‌ها و هدف‌های بالابلند و عالی‌مقام.
16. واقع‌گرا باشیم نه ایده آل گرا ! ایده‌آل یعنی هر آنچه را باب میلمان است ... در حالی که میل ما انسان‌ها همیشه رو به راحتی و خوشی تمایل شدید دارد و ما را وادار به سوءاستفاده از خودمان می‌کند و زمان و ارزش خود را هدر می دهیم. واقع‌گرا یعنی زندگی و اقدام و انتخاب بر اساس هر آنچه صحیح است و ما را به بیراهه نمی‌کشاند ...!.
17. از موفقیت‌های خود چه كوچك و چه بزرگ، بیش از اندازه خوشحال نشویم.
18 سعی كنیم گرفتار رؤیاها و خواب و خیال‌ها نباشیم.
19. هدف مشخصی را برای خود انتخاب كنیم تا در پایان، با تمام كوششی كه كرده‌ایم، نتیجه همان طور باشد كه خواسته‌ایم.
20. اگر به هدف خود نرسیدیم، خود و دیگران را سرزنش نكنیم بلكه عبرت و تجربه را در نظر داشته باشیم و مجدداً با امید فراوان تلاش كنیم.
21. اگر پیروز نشدیم و می‌بینیم كه دیگران رفته‌رفته از كنارمان عبور می‌كنند و ما را به قول معروف جا می‌گذارند به جای عصبانیت و غصه خوردن، با خودمان به زودی زود كنار بیائیم.
22. اتكا به نفس داشته باشیم.
23. تیزبین و باانصاف باشیم و به آسانی از هر چیزی و از هر شرائطی، بهترین نتیجه را بگیریم.
24. وقتی نتیجه كار طبق مراد ما نیست دستپاچه و عصبانی نشویم و این طور فكر كنیم كه موضوع می‌توانست از اینها بدتر اتفاق بیفتد و تمام شود.

مطمئن باشیم كه اگر بتوانیم اصولی تلاش كنیم، سرنوشت همیشه با ما خوب " تا " خواهد كرد و بدانیم، همان اندازه كه تلاش (خوب و بد) كنیم همان اندازه هم از زندگی بهره خواهیم برد و بالاخره در فرصت‌های مناسب وضعیت و تلاش خود را در ترازوی عقل و انصاف مورد سنجش قرار دهیم و در نهایت رضایت یا عدم رضایت خود را مشخص كنیم و ببینیم كه كفه ترازو به كدام طرف میچربد؟!.

چگونگی تأثیر نتیجه‌ی سال گذشته
انتشار : ۷ اسفند ۱۴۰۰

چگونه با كودكان رفتار كنيم؟


چگونه با كودكان رفتار كنیم؟

والدین زمانی احساس تسلط و كنترل می‌كنند كه فرزاندان آنها خواسته‌هایشان را در زمان موردنظر آنها به انجام برسانند. اغلب چنین به نظر می‌رسد كه تلاش پدر و مادر درگیرودار جنگ قدرت، این است كه اقتدار كودك را تا حد صفر كاهش دهند. طبیعی است كه كودك هم در مقابل، یك امتناع همه جانبه از خود نشان می‌دهد، زیرا احساس می‌كند كه با تن دادن به این سازش، قدرت خود را از دست خواهد داد.

انسان ها وقتی احساس كنند كه حق انتخاب دارند، دیگر احساس بی قدرتی نمی‌كنند!
فرض می‌كنیم كاری را كه انجام آن را از فرزند خود خواسته‌اید، منطقی و عقلانی باشد، در این صورت باید به او اجازه بدهید كه در مورد زمان، مكان و چگونگی انجام آن كار خود تصمیم بگیرد.

وقتی به كودك اجازه می‌دهیم یا از او می‌خواهیم در زمینه هایی كه در حد توان اوست، تصمیم‌گیری كند، حس قدرت او افزایش پیدا میكند و هنگامی كه انسان واجد یك احساس قدرت بهنجار باشد، نیازی به درگیر شدن در كشمكش های قدرت احساس نمی‌كند.
بچه ها معمولاً در مقابل آنچه والدین از آن ها می‌خواهند مقاومت نشان نمی‌دهند، بلكه مقاومت آن‌ها عموماً در برابر زمان، مكان و چگونگی انجام آن كار است و هنگامی كه این عوامل را خارج از حیطه اختیار خود می‌بینند، سعی می‌كنند تا همه چیز را به نابودی بكشند.

والدین خوب، آنهایی هستند كه همیشه راه‌هایی برای انتخاب، پیش روی فرزندان خود قرار می‌دهند مثل: برای تمیز كردن اتاقت، می‌خوای از جارو برقی استفاده كنی یا جارودستی؟
برای بعضی از بچه‌ها حق انتخاب های ساده‌ای چون "حالا یا ۱۰ دقیقه دیگر" كفایت می‌كند اما برای بعضی دیگر بهتر است مهلت زمانی تعیین نشود، مانند: می‌توانی به من بگویی، كی قصد داری این كار را تمام كنی؟

خود شما باید تصمیم بگیرید كه كدام روش برای فرزندتان مناسب‌تر است.
یك قاعده این است كه برای بچه های كوچك‌تر، روش اول را اتخاذ كنیم و برای بزرگ‌ترها، از شیوه دوم استفاده كنیم. به بچه‌های فاقد اعتماد به نفس باید دو یا سه حق انتخاب داده شود و به كودكانی كه اعتماد به نفس قوی دارند، حق انتخاب بیشتری بدهید.
برای آن كه بتوانیم بر فرزندان خود مسلط باشیم، ابتدا باید كنترل كردن خویشتن را بیاموزیم. بعضی ها به اشتباه تصور می‌كنند كه والدین به صرف والد بودن شان مسلط بر خویش و زندگی هستند. اگر واقعیت چنین باشد، باید این همه طلاق و جدایی، آزار و اذیت، استفاده از دارو و درمان وجود نداشته باشد. باید بدانیم كه كودك امروز، بزرگسال فردا است و شخصیت او در این گونه رفتارها شكل می گیرد.

می‌توانید از یك ویژگی "فردی" خوب فرزندتان سخن بگویید تا از این طریق به او نشان دهید كه لازم نیست همیشه كار خاصی انجام دهد تا استحقاق تشویق شدن را پیدا كند.
می‌توانید از كاری كه فرزندتان انجام داده تعریف كنید تا به او نشان دهید كه احساسات خوب و مثبت، از عملكرد خوب ریشه می‌گیرد.
می‌توانید از خودتان تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه اعتماد به نفس مثبت هیچ اشكالی ندارد.
می‌توانید از دیگران تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه داشتن تفكر مثبت نسبت به دیگران، حتی در غیاب آنها امری پسندیده است.
می‌توانید از هر چیزی تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه با اندیشه مثبت درباره هركس و هر چیز می‌توان احساس بهتری داشت.
می.توانید از یك درخت، از غروب خورشید، یا رنگ یك ساختمان تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه می‌توان از همین چیزهای ساده و روزمره هم به احساس رضایت خاطر رسید.
از بهترین حرف‌هایی كه می‌توانید به فرزند خود بگوئید، گفتن چیزی درباره فضیلت های اوست، بخصوص اگر او انتظارش را نداشته باشد. وقتی بچه دست به خرابكاری می‌زند، انتظار ندارد
كه از فضایل او تعریف و تمجید كنید، بلكه فقط منتظر شنیدن انتقادات شماست و درست در همین جاست كه شما باید انگشت خود را بر نقاط مثبت او بگذارید!

بدانیم!

پدر و مادر خوب بودن، ضمن آن كه یك موفقیت فردی محسوب می‌شود، وسیله ای است برای ادای دین به جامعه و پرورش فرزندانی كه نسل موفق و خلاق آینده را می‌سازند.
منبع: چگونه والدین بهتری باشیم؟ نوشته: رینالد بین، مترجم: وحید افضلی‌راد، تهران، نشریه ایران چاپ.

چگونه با كودكان رفتار كنيم؟
انتشار : ۷ اسفند ۱۴۰۰

برچسب های مهم

مجموعه عکس هاب منتخب از صفحات کتاب تندخوانی نسخه رایانه


مجموعه عکس های منتخب از صفحات کتاب تندخوانی نسخه رایانه

 

بازتابگرایی - کلید درک فردی


بازتابگرايي - کليد درک فردي

من به تازگي کتابي تحت عنوان "زندگي آينه اي فردي است" را در يکي از بخش هاي فروشگاهي که مختص مبارزه با استرس بود، پيدا کردم. قبلاً هم مطالب مشابهي پيرامون اين مسئله به گوشم خورده بود، اما شناخت صحيحي از مفهوم واقعي آن نداشتم. در حقيقت متوجه نبودم که درک فردي تا چه اندازه ميتواند در زندگي تک تک افراد تأثيرگذار باشد.

در حال حاضر اعتقاد من بر اين است که 2 نوع مختلف از اين نوع بازتابگرايي وجود دارد: يکي از آنها درست زماني ايجاد مي شود که طرف مقابل دقيقاً احساسات و افکاري مشابه آنچه در ذهن شما وجود دارد را انعکاس مي دهد. به عنوان مثال از جانب کارفرماي خود رنجيده شده ايد، بنابراين دوستاني را در محل کار خود پيدا مي کنيد که آنها هم دقيقاً احساسي مشابه شما داشته باشند و سپس با قرار گرفتن در کنار يکديگر خودتان را تخليه احساسي مي کنيد. گاهي اوقات در اين مواقع از ضرب المثل هايي نظير "آب دنبال گودال مي گردد" و يا "کبوتر با کبوتر، باز با باز" هم استفاده مي شود. زماني که اعتقاد ثابتي نسبت به مسئله مشخصي داريد، کساني را پيدا مي کنيد که عيناً همان احساس قلبي شما را منعکس مي کنند. بيشتر ما تا حدودي با اين بازتابگرايي آشنايي داريم.

نوع ديگري از بازتابگرايي نيز وجود دارد که به عقيده من قدري جالب تر است. اين نوع انعکاس زماني پديد مي آيد که مردم دقيقاً رفتار و حرکات شخصي شما را به خودتان تحويل مي دهند. اعتقاداتي که شايد شما خودتان هم نمي دانيد که داراي آنها هستيد. ممکن است از اين طريق بتوانيد خودتان را بهتر بشناسيد طوري که قبلاً اصلاً تصورش را هم نمي کرديد. با درک اين نوع انعکاس، احساس نمي کنيد که ديگران دقيقاً مانند شما احساس مي کنند، بلکه تصور مي نماييد که رفتار آنها با شما همان طوري است که خودتان به آنها القاء ميکنيد. بنابراين اگر به عنوان مثال مي بينيد که ديگران هميشه به هنگام ملاقات با شما دير مي کنند، ارتباط شما با افراد مختلف به بن بست برخورد مي کند و ديگران همواره در حال تحقير کردن شما هستند، شايد لازم باشد تا از خودتان بپرسيد: "من در مورد خودم چه احساسي دارم؟"

نمونه عيني بازتابگرايي در زندگي فردي
در اين قسمت مثالي از زندگي خودم را برايتان بيان مي کنم:
در طول يک روز، سومين ايميلي بود که در آن مي خواندم انسان خودخواه و خودمحوري هستم. دوستانم معتقد بودند که من تصور مي کنم تنها کسي هستم که روي کره زمين حق انتخاب دارم. اول خيلي ناراحت شدم و تنها فکري که به ذهنم رسيد اين بود که آنها در اشتباه هستند. پس از گذشت مدت زماني توانستم تا حدودي بر احساسات منفي خود غلبه کنم و کمي عاقلانه تر با مسئله برخورد نمايم. از خودم پرسيدم که آيا يک چنين نظري در مورد من صحت دارد يا خير؟
بايد اعتراف مي کردم که گاهي خودمحور مي شدم، اما کل مشکل در اين امر خلاصه نمي شد. بعد به اين مطلب فکر کردم که ديگران چگونه قصد دارند تا مرا براي انجام کاري که به آن هيچ تمايلي ندارم، متقاعد کنند.
 
من بعضي مواقع به دوستانم "نه" مي گفتم و آنها هم فوراً قصد داشتند تا نظر مرا عوض کنند، اما باز هم احساس مي کردم که موضوع به اين سادگي ها هم نيست. قدري که به قضيه دقيق تر شدم به اين نتيجه رسيدم که در تمام روابط قبلي خود نيز با يک چنين مشکلي مواجه بودم، هيچ کس براي من وقت نداشت و هميشه مجبور بودم خودم را با برنامه زندگي آنها وفق دهم.
 
نمي دانم چرا هر کسي که با من ارتباط برقرار مي کرد، زندگي پر مشغله اي داشت و نمي توانست آن طور که بايد و شايد براي من وقت بگذارد. کار، دوستان، خانواده و ... هميشه يک چنين اتفاقي براي من مي افتاد؛ البته شايد تا آن زمان به اين مسئله دقت نکرده بودم. تصورش هم مي توانست مرا ناراحت کند، اما دلم مي خواست تا دليل واقعي آن را پيدا کنم.
 
زماني چشم هايم باز شدند که به اين نتيجه رسيدم:
"من خودم براي زمان بندي زندگي خودم ارزش قائل نيستم."
در شرايطي که من براي زمان بندي زندگي خودم ارزش قائل نبودم، چگونه مي توانستم از ديگران انتظار داشته باشم که به برنامه زماني من اهميت بدهند؟ حتي با بيان عبارات زير با زبان بي زباني به آنها مي گفتم که وقتم برايم ارزشي ندارد: "مي دانم که سر تو خيلي شلوغ شده، هر موقع که تو وقت داشته باشي ..." "من مي توانم برنامه ام را با برنامه تو هماهنگ کنم." خودم به آنها مي گفتم که ارزش ندارم برايم وقت بگذارند و به آنها اطمينان خاطر ميدادم که نيازي نيست در اين مورد هيچ گونه تلاشي هم کنند. اگر وقت داشتند، خوب مي توانستند من را ببينند، اما اگر به اندازه کافي هم وقت نداشتند، باز هم لازم نبود هيچ تلاشي براي خالي کردن زماني براي من کنند. افراد مقابل، دقيقاً ايده من نسبت به خودم را بازتاب مي دادند. ايده اي که من خودم به شخصه تا مدت ها از آن بي خبر بودم. مي توانم با جرأت بگويم که با کسب اين تجربه، زندگي ام به طور کلي تغيير پيدا کرد.

زماني که از اين مشکل آگاه شدم، احساس کردم که عکس العمل افراد نيز در مقابل من کم کم در حال تغيير است. واقعاً عجيب بود؛ چرا که حتي آگاهي از اين موضوع توانسته بود تغييرات شگرفي را در نحوه برقراري ارتباطاتم ايجاد کند. همچنين تعامل ديگران با من نيز دستخوش تغييرات محسوسي شده بود. همان طور که تجربه من نشان مي دهد، هميشه تشخيص کاستي هاي شخصي چندان هم ساده نيست.

گاهي اوقات براي اين که کاملاً متوجه شويد که دور و اطرافتان چه اتفاقي مي افتد، بايد نگاهي موشکافانه به انعکاس رفتار خود نسبت به اطرافيان داشته باشيد. زماني که به درک مقتضي دست پيدا کرديد، درست مثل اين است که يک هديه الهي به شما عطا شده است.

زماني که متوجه مشکل شديد، مي توانيد آن را زير سؤال برده و روي آن کار کنيد و اجازه ندهيد تا آن مشکل بر علیه شما کاري انجام دهد.

بازتابگرایی - کلید درک فردی
انتشار : ۱ شهریور ۱۴۰۰

نرم افزار جاوا 32 بیت و 64 بیت


برنامه های جاوا 32بیت و 64بیت جهت اجرای صحیح نرم افزارهای رایانه ای (نرم افزار کامپیوتر) از جمله برنامه های Html کاربرد دارند.

اگر بخواهید بدانید که سیستم شما 32 یا 64 بیت است بایستی بر روی My Computer خود کلیک راست کنید و Properties را انتخاب کنید و در صفحه مشخصات سیستم خود، بخش System آمده است که 32 بیت هستید یا 64 بیت.

اگر سیستم رایانه شما بعضی از نرم افزارهای رایانه ای را اجرا نکند ممکن است جاوا در سیستم شما ناقص باشد یا نصب شده نداشته باشید.

در صورت نیاز به جدیدترین نسخه های جاوا 32بیت و 64بیت میتوانید از منابع معتبر (وب سایت های نرم افزار رایانه با قدمت حداقل 10 سال که هرگز فیلتر نشده باشند، نرم افزارهای مخرب و دارای ویروس و تروجان ارائه نداده باشند و طبق قوانین و عرف فعالیت مینمایند...) دریافت کنید و در سیستم خود نصب کنید.

هم اکنون میتوانید جاوا 32بیت را در حجم 15مگابایت و 64بیت را در حجم 32مگابایت و مجموعاً 48مگابایت رایگان دانلود نمائید.

این نسخه های جاوا اندکی قدیمی اما سالم و قدرتمند هستند و نصب شده ی آنها مدت طولانی در رایانه و لپ تاپ تجربه و استفاده شده است.

 

 

۱۰۰ ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم


به نام يگانه پروردگار هستی‌بخش

کسب و کار با سرمایه کم
۱۰۰ ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم
سرمایه کمی دارید و نمی‌دانید چه کاری با آن راه بیاندازید؟
به ‌دنبال ایده هایی برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم می‌گردید؟
اکنون، ۱۰۰ ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم به شما معرفی می کنیم :

فرصت‌های کسب و کار متعدد وجود دارند که برای شروع به هزینه‌ کمی نیاز دارند یا حتی ممکن است به هیچ هزینه‌ای نیاز نداشته ‌ باشند!. ولی در عوض باید زمان و تلاش زیادی خرج آن کنید. علاوه بر این، بسیاری از فرصت های کسب و کار کوچک بر مجموعه مهارت‌های شما استوار هستند، از جمله مهارت‌های کامپیوتری.

ولی کمی صبر کنید، چیزهای دیگری هم هست:

یک بخش دیگر به نام کسب و کارهای “دنیای واقعی” به این متن اضافه کرده‌ام تا کسانی که مهارت‌های خاصی در زمینه‌ی کامپیوتر ندارند هم بتوانند استفاده کنند. در این نوشتار تنها چند مورد از ایده های کسب و کار کوچک را مطرح می‌کنیم و به‌اختصار در مورد کم‌هزینه بودن آن‌ها صحبت می‌کنیم.

1. مشاور

در زمینه‌ای تخصص دارید؟ اگر جواب‌تان مثبت است پس می‌توانید از این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم کسب درآمد کنید. در سایت‌های مربوط به یافتن مشاور (مانند الو مشاور) ثبت نام کنید و برای کسانی که با شما تماس می‌گیرند تا با شما صحبت کنند نرخ تماس دقیقه‌ ای خود را مشخص کنید.

2. تولید محتوا

فرقی نمی‌کند آگهی می‌نویسید یا مقاله یا کتاب الکترونیکی، محتوا باید توسط فردی نوشته شود. یکی از جاهایی‌که بیشترین تقاضا برای خلق محتوا وجود دارد، در بخش شبکه‌های اجتماعی است. تولید محتوا یک فرآیند کم‌هزینه است، زیرا تنها چیزی که نیاز دارید یک کامپیوتر است و یک ارتباط اینترنتی سرعت بالا، و همچنین یک برنامه‌ی خاص گرافیکی (یا دیگر نیازهای نرم‌افزاری) که ممکن است هزینه‌ی راه‌اندازی داشته‌باشد. به‌هرحال، جدای از این‌ها، تنها چیزی که باید برای تولید محتوا صرف کنید زمان است. می‌توانید از خدماتی مانند ویکی محتوا برای جا افتادن در بازار و ایجاد حلقه‌ی مشتریان خود استفاده کنید.

۳. طراحی گرافیکی

این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم این است که اگر توانایی‌های گرافیکی دارید، باید بدانید مشتریان بسیاری برای کسب و کارشان به‌ دنبال لوگو، طراح‌های گرافیکی و کارهای هنری هستند. به دنبال سایت‌هایی مانند دیزاینو بگردید تا بتوانید کسب و کار خودتان را راه‌بیاندازید و حلقه‌ی مشتریان‌تان را گسترش دهید.

4. اختراع

پیشترها، مخترع بودن یک هدف دست‌نیافتنی بود، و گاها افراد برای توجیه روانی بودنشان از این اصطلاح استفاده می‌کردند. ولی دیگر این‌چنین نیست! با پلتفرم‌هایی مانند مرکز ایده و اختراعات تجاری ایران،‌ تأمین سرمایه‌ی مالی برای ایده‌ها و اختراع‌ها ممکن است. مزیت این مدل این است که اگر پول موردنیازتان فراهم شود و به‌اصطلاح از لحاظ مالی تأمین شوید، نشان‌دهنده‌ی موفیقت شما در یافتن بازار است. اگر ایده‌ی شما مورد استقبال قرار نگیرد، به این معنی است که لازم است مسیر آمده را برگردید و دوباره طرح‌ریزی کنید.

5. سازنده‌ی طلا و جواهر

کم نیستند بانوانی که دوست دارند خودشان را با زیورآلات زیبا بیارایند. این مورد را با علاقه‌ی روزافزون به زیور آلات دست‌ساز ترکیب کنید و خواهید دید که نسخه‌ی موفقیت در دستان شما است. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

۶. فروش اجناس دست دوم

عموما در بازارهای محلی مانند جمعه‌بازارها و سمساری‌ها و هرجای دیگری، می‌توانید اجناس جالب و ارزشمندی پیدا کنید. شما ارزش واقعی آن‌ها را درمی‌یابید و آن‌ها را در فهرست اقلام فروشی قرار می‌دهید. سایت‌هایی مانند دیوار و شیپور بازار خوبی برای ارائه‌ی کالاها هستند. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم عالی است.

7. موسیقی‌دان

این ایده به آن‌چه در ذهن شماست شباهتی ندارد. ما درباره‌ی این صحبت نمی کنیم که ستاره‌ی موسیقی بشوید،‌بلکه فقط قرار است چرخ زندگی‌تان را از این طریق بچرخانید. از ضبط موسیقی در استودیو گرفته تا نوشتن ریتم و شعر برای کسب و کارها. اگر این مهارت را داشته‌باشید مطمئن باشید می‌توانید از این طریق امرار معاش کنید. با نرم‌افزارهایی مانند Reaper (که بسیار ارزان است) می‌توانید درست روی کامپیوترتان، استودیوی تولید موسیقی خودتان را داشته‌باشید.

8.مدیریت شبکه‌های اجتماعی

ارتباط برقرار کردن با افراد یک هنر است. برخی در این هنر خوب عمل می‌کنند و برخی عالی هستند و برخی …..! خودتان متوجه منظورم شدید. ارتباط برقرار کردن با مشتریان کاری است که بسیاری از کسب و کارها وقت انجام آن را ندارند. خبر خوب این است که، علیرغم این‌که وقت ارتباط با مشتریان را ندارند ولی به کسی نیاز دارند که بتواند این بخش از کسب و کارشان را مدیریت کند و آن‌ها هم هزینه‌اش را پرداخت می‌کنند. مهارت‌های ارتباطی خوب و به روز بودن در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، اسنپ‌چت، واین، پریسکوپ و غیره بسیار مهم هستند. باید بدانید که هر پلتفرم برای چه گروهی از افراد جذابیت دارد و در هر یک از این جوامع ارتباطی چگونه باید حاضر شوید.

9.آموزش/ مربی‌گری

قابل توجه مربیان مشتاق آموزش: این کسب و کار به هزینه‌ی بسیار کمی از نظر راه‌اندازی یک محیط یادگیری مجازی و/ یا محیط آموزشی نیاز دارد. در آغاز فرآیند مربوط به استارت‌آپ، علاوه بر اینترنت سرعت بالا، به زمان و تلاش نیاز دارید. درمجموع، هزینه‌ی استارت‌آپ راه‌اندازی و هدایت یک سرویس آموزش/ یادگیری مجازی، هزینه‌ی بسیار کمی دارد. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

10. مشاور فنی

یادگرفتن امور مرتبط با کامپیوتر همیشه مورد تقاضا است. درنتیجه، یک راه برای کمک به این مسئله این است که آموزش‌هایی بر مبنای برنامه‌های کامپیوتری خاص (یا چندگانه) آماده‌کنید که جزئیات مربوط به استفاده از آن برنامه و تکمیل پروژه را به ارباب رجوع بدهد. بنابراین، بهترین راه برای کاهش هزینه‌های استارت‌آپ در این ایده این است که هم برنامه را در اختیار داشته‌باشید و هم برنامه‌های مرتبط با آن را، تا بتوانید دستورالعمل یا ویدیوی “چگونه می‌توانم” درست کنید. به‌علاوه، اگر می‌خواهید یک وب‌سایت به اینکار اختصاص دهید که تمامی فعالیت‌های انجام شده در آن قابل دسترسی و پیگیری باشند، پس باید هزینه‌ی راه‌اندازی وب‌سایت را نیز در هزینه‌های اولیه‌ی استارت‌آپ‌تان لحاظ کنید. در نهایت، در این راستا، خدمات‌رسانی اینترنتی/ تلفنی نیز بسیار سودمند خواهد بود.

11. پیاده‌سازی فایل‌های صوتی

پیاده‌ساز کسی است که یک فایل صوتی را به نوشتار تبدیل می‌کند. این کار به‌نظر روبه‌زوال می‌آید، ولی حقیقت این است که به‌خاطر افزایش ویدیوهای اینترنتی این شغل نیز رو به گسترش است. حقیقت این است: کامپیوترها هنوز هم در شناسایی کلام با مشکل مواجه هستند. صاحبان کسب و کار و کارآفرینان نیاز دارند فایل‌های ویدیویی‌شان به نوشتار تبدیل شوند تا هم کسانی که مشکل شنوایی دارند از آن‌ها بهره بگیرند و هم موتورهای جستجو متوجه محتوای این ویدیو شوند.

به‌علاوه، شما سفارش‌تان را از کسانی می‌گیرید که صرفا می‌خواهند فایل‌های آن‌ها پیاده شوند تا بهتر مطالعه و درک شوند. برای شروع می‌توانید از پارسکدرز سفارش کار بگیرید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

12. مترجم

مانند تولیدکننده‌ی محتوا، خدمات ترجمه (حداقل در این بخش) مستلزم متنی است که می‌خواهند از یک زبان به یک زبان کاملا متفاوت برگردانده شود. درحالی که این مهارت اساسا مستلزم این است که فرد در چند زبان مهارت داشته باشد، هزینه‌ی اولیه‌ی استارت‌آپ شامل هزینه‌ی اینترنت/ تلفن و نیز مخارج مربوط به سفر است. به‌علاوه، مخارج بازاریابی نیز می‌تواند در هزینه‌های استارت‌آپ اعمال شود. فقط این نکته را به‌خاطر داشته‌باشید که: اگر در هیچ زبانی تسلط یا مهارت ندارید، به‌هیچ‌وجه سراغ این کار نروید. فکر نکنید با ابزاری مانند “ مترجم گوگل” می توانید این کار را به‌درستی انجام دهید.با وجود این که مترجم گوگل بی‌نظیر است، ولی همیشه کارش را عالی انجام نمی‌ دهد.

13. ستاره‌ی یوتیوب

خوب، لازم نیست که یک ستاره باشید! ولی با استفاده از دوربین یک گوشی هوشمند و یک موضوع خوب، می‌توانید از طریق یوتیوب خودتان کسب و کاری راه‌بیندازید. شما یک‌شبه میلیونر نخواهید شد، ولی با مخاطب‌یابی قطعا می‌توانید مبلغ قابل قبولی به واسطه‌ی شهرت تازه به‌دست‌آمده‌‌تان به دست آورید.

14. تمیز کردن و نگهداری آکواریوم

آدم‌ها از وجود آکواریوم در منزل و محل کارشان لذت می‌برند ولی زمان کمی در اختیار دارند. اگر در زمینه‌ی نحوه‌ی نگهداری از انواع آکواریوم مهارت دارید، پس می‌توانید یک مدل کسب و کاری عالی را راه‌انداری کنید.

۱۵. نگهداری از کودکان

بسیاری از آدم‌ها چندشغلی هستند یا هر دو والدین کار می‌کنند. این امر حقیقت زندگی امروز در جهان است. حتی اگر بحث کار کردن والدین هم درمیان نباشد، باز هم ممکن است والدین بخواهند یک‌شب را دونفری به رستوران یا گردش بروند. دراین‌جاست که پرستار کودک وارد صحنه می‌ شود. شما می توانید گواهی عدم سوء پیشینه هم بگیرید و قابل اعتماد بودن‌تان را به آن‌ها اثبات کنید و تصمیم‌گیری را به والدین بسپارید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

16. تعمیر کامپیوتر

تعمیرکار کامپیوتر در محل همچنان یک نیاز قطعی است. بسیاری از افراد به کسی نیاز دارند که فایل‌های به‌اشتباه حذف شده‌شان را بازیابی کند، یا قطعه‌ای را در کامپیوترشان تعویض کند. حاضر شدن در محل، از جمله تسهیلاتی است که می‌توانید بابت آن هزینه دریافت کنید. یک راه دیگر برای متمایز کردن خدمات‌رسانی‌تان این است که خدمات امنیت داده‌ها نیز برای پشتیبانی از مشتریان‌تان فراهم کنید، از جمله رمزنگاری هارد دیسک و امنیت شبکه‌های بی‌سیم.

17. دستیار انجام امور فردی

برای کسانی که آن قدر سرشان شلوغ است که برای برخی کارها وقت ندارند این سرویس یک ایده‌ی بسیار خوب است. از طرف دیگر این ایده برای کسانی که مشتاق کمک کردن به دیگران هستند نیز عالی است. هرچند تنها هزینه‌ی اولیه‌ی استارت‌آپ، بازاریابی از طریق کارت ویزیت، و دیگر قالب‌ های تبلیغات را شامل می‌شود، تنها هزینه‌ی تکرارشونده در این مسیر عبارت است از پر نگه‌داشتن باک بنزین ماشین‌تان. نیازی به گفتن ندارد که این کار هیچ‌گونه هزینه‌ای ندارد و برای پس‌انداز کردن پول برای روز مبادا عالی‌است.

18. خدمات جابجایی

اگر راهی برای جابجایی و حمل و نقل سراغ دارید، پس می‌توانید یک نامه‌رسان باشید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

19. نگهداری از حیوانات خانگی

هیچ جای انکاری وجود ندارد که باور مردم درباره‌ی نگهداری از حیوانات خانگی نسبت به ۶۰ سال پیش تغییر کرده است. امروزه افراد حیوانات خانگی‌ شان را عضوی از خانواده می‌دانند و همان رفتاری که با اعضای خانواده دارند در مورد آن‌ها نیز انجام می‌دهند. برخی از افرادی که حیوان خانگی دارند و بسیار پرکار هستند و مشغولیت زیادی دارند تمایل دارند که کسی از عزیزان‌شان مواظبت کند.

20. برنامه‌ریز مراسمات

برنامه‌ریزی مراسمات نیز یک کسب و کار کم‌هزینه‌است که هم پردرآمد است و هم بسیار جذاب. به طور کلی، تنها چیزی که برای انجام این کار لازم است (به‌غیر از هزینه‌ی اینترنت)، نظم است و توجه به جزئیات. علاوه بر هزینه‌های مرتبط با اینترنت که در هزینه‌ی استارت‌آپ اعمال می‌شوند، ممکن است نیاز باشد تا برنامه‌ریز مراسمات خریدهای اضافی مربوط به برنامه‌ریزی مراسم را انجام دهد؛ یکی از این خریدها عبارت است از خرید یک خط تلفن اختصاصی.

21. دستیار انجام امور مجازی

استفاده از سرویسی مانند دستیار مجازی پونیشا به شما اجازه می‌دهد تا دستیار دیگران باشید. پروفایل شخصی‌تان را در این سایت همراه با وظایفی که به‌خوبی می‌توانید انجام دهید ارسال می‌کنید و افراد می‌توانند برای انجام آن وظایف مشخص شده، شما را در اختیار بگیرند.

22. تعمیرکار

اگر بلدید چطور لوازم منزل را تعمیر کنید، پس می‌توانید از این راه امرار معاش کنید. نصب پنکه سقفی و تعمیر سوراخ‌های دیوار، شاید همان راه‌حلی است که برای پرداخت صورت‌حساب‌های‌تان دنبالش بودید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

23. سخنران انگیزشی

داستان جالبی برای تعریف کردن دارید؟ یا چیزی هست که حسابی به وجدتان می‌آورد؟ در پیغام‌رساندن به سخت‌ترین آدم‌ها مهارت دارید؟ اگر در برابر جمعی از مردم قرار گرفتن شما را نمی‌ترساند پس این کار مختص شماست. برای این‌که یک سخنران انگیزشی باشید، داشتن فالوور در شبکه‌های اجتماعی و ارسال ویدیو از خودتان، روش فوق‌العاده‌ای است تا بتوانید خودتان را پیش از طی کردن مسیر سخنرانی، به مردم بشناسانید.

24. شرکت حمل و نقل

اگر توانایی و اشتیاق لازم برای انجام کارهای سخت را دارید، تأسیس یک شرکت حمل و نقل گزینه‌ی خوبی است. می‌توانید برای اجتناب از پرداخت هزینه‌ای گزاف برای خرید کامیون، یک کامیون اجاره کنید تا زمانی‌که سرمایه کافی را برای خرید کامیون داشته‌باشید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

25. مربی موسیقی

یاد دادن موسیقی به دیگران بهترین چیزی است که می‌توانید به آن‌ها بدهید. در ابتدا می‌توانید یک آلت موسیقی را برای چند جلسه‌ی اول، به‌صورت کاملا رایگان به افراد آموزش بدهید تا بازارتان را به‌دست آورید و آن را گسترش دهید. هزینه‌ی ایاب و ذهاب معمولا شامل هزینه‌ی نگهداری خودرو و هزینه‌ی بنزین است، هرچند می‌توانید به جای این‌کار از خطوط اتوبوس و حمل و نقل عمومی استفاده کنید یا پیاده‌روی کنید. درنهایت، یکی از بهترین روش‌ها برای به حداقل رساندن هزینه‌ی استارت‌آپ این است که با آلت موسیقی مشتریان‌ تان به آن‌ها آموزش دهید، نه وسیله‌ی خودتان.

26. آشپز شخصی

آیا مهارت آشپزی خاصی دارید و به دنبال راهی هستید تا این مهارت و علاقه‌تان به آشپزی را به یک کسب و کار تبدیل کنید؟ اگر این‌چنین است، شما باید این مسیر ار انتخاب کنید و به یک آشپز شخصی تبدیل شوید. قطعا می‌دانید این شغل یعنی این‌که وعده‌های غذایی هفتگی/ روزانه‌ای را با رعایت ارزش‌های غذایی طیف گسترده‌ای از خوراکی‌ها به مشتری‌تان ارائه کنید. در مورد هزینه‌ی استارت‌آپ باید گفت که هزینه‌ها صرفا شامل هزینه‌ی ایاب و ذهاب بین محل کار، منزل، سوپرمارکت و تره‌بار است. دیگر مخارج توسط مشتری‌تان پرداخت می‌شوند.

27. مربی شخصی

با چند گواهی‌نامه و کمی زمان، می‌توانید علاقه‌تان به خوش‌تیپ بودن را به زندگی روزانه‌تان گره بزنید. به دیگران در رسیدن به اهداف فیزیکی‌شان کمک کنید و چند فن مناسب به آن‌ها بیاموزید که باعث آسیب زدن به خودشان نشوند. وقتی به دیگران کمک کنید از این کار احساس رضایت خواهید داشت. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

28. تعمیرکار تلفن همراه و تبلت

معمولا این‌گونه کارها در یک مغازه انجام می‌شود، ولی شما می‌توانید به‌صورت سیار این کار را انجام دهید، به‌ویژه اگر از سرویس‌هایی مانند دیجی دکی استفاده کنید. بسیاری از افراد بر این باور هستند که اگر هزینه‌ی تعمیر یک گوشی تلفن از هزینه‌ی جایگزین کردن آن با یک گوشی دیگر بیشتر باشد، مردم گوشی‌های‌شان را عوض می‌کنند: ولی باید بدانند که سخت در اشتباه هستند. گوشی‌ها اطلاعات واقعا مهمی را در خود جای داده‌اند، از این رو مردم مایل هستند پول بیشتری برای بازگردانی داده‌های‌شان بپردازند. امروزه گوشی‌ها داده‌هایی مانند عکس در خود دارند که هر کسی از فضای ابری برای ذخیره‌ی آن‌ها استفاده نمی‌کند.

29. عکاس

علیرغم این‌که گوشی‌های موبایل، دوربین‌های فوق‌العاده‌ای دارند، ولی هیچ‌گاه جای مهارت و یک دوربین DSLR خوب را نمی‌گیرند. مردم این موضوع را می‌دانند و برای عکاسان ماهری که لحظات زندگی آن‌ها را به زیبایی ثبت می‌کنند،‌ارزش بسیاری قائل هستند.

30. نماینده معاملات املاک

با در دست داشتن مجوزهای مناسب و یافتن افرادی که به‌دنبال خرید یا فروش هستند، می‌توانید به کسب و کار املاک و مستغلات وارد شوید. خانواده و دوستان‌تان نقش مهمی در بازاریابی کلامی برای‌تان دارند. فراموش نکنید، نماینده‌ی املاک غالبا لوازم مورد نیاز افراد برای اجاره (اجاره دادن یا اجاره کردن) را نیز فراهم می‌کند.

31. راننده اسنپ، تپ۳۰ یا کارپینو شوید

با در اختیار داشتن خودرو، گوشی هوشمند و حضور در شهری مناسب که به خوبی با آن آشنایی دارید، می‌توانید راننده‌ی تاکسی اینترنتی شوید. اگر با این شرکت‌ها آشنایی ندارید مطلب ۱۰ دلیل که چرا اسنپ و تپسی بهتر از تاکسی و آژانس هستند را بخوانید. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

32. اپراتور دستگاه‌های فروش خودکار

بله، درست است، هزینه‌ها به‌خاطر نیاز به کارت‌خوان در دستگاه‌های فروش خودکار در حال افزایش است. ولی این امر به‌این معنی نیست که یک فرد علاقه‌مند نمی‌تواند این کسب و کار را به رونق بیاندازد. هنوز هم دستگاه‌هایی که با پول نقد یا سکه کار می‌کنند یک کسب و کار خوب محسوب می‌شوند، فقط دیگر آن سوددهی سابق را ندارند. برای شروع دستگاه‌تان را در مکانی قرار دهید که همیشه یک مشتری دست‌به‌نقد وجود دارد، مانند خشکشویی، سالن‌های غذاخوری کوچک و جمعه‌بازارها. بپرسید که آيا صاحب آن محل نیز از عایدی شما سهم می‌خواهد یا نه.

33.کاهنده‌ی هزینه کسب و کار

بسیاری از ایده‌هایی که در این‌جا وجود دارند همچنان هزینه‌بر هستند. نرم‌افزار یک هزینه‌ی متداول و اجتناب‌ناپذیر است. ولی نباید معامله را به‌خاطر خرید یک نرم‌افزار به هم زد. نرم‌افزارهای رایگان بسیاری وجود دارند که می‌توانند در این زمینه به شما کمک کنند. ازجمله:
– نرم افزارهای واژه‌پرداز و صفحه گسترده: Open Office
– حسابداری: GNUCash‌ یا Wave Accounting
– طراحی گرافیکی: GIMP
– ایمیل: Gmail
– ذخیره‌ی ابری: Google Drive یا Dropbox
– ردیابی زمانی: Toggl

این مقاله به شما نشان می‌دهد که فرصت‌های کسب و کاری متعددی وجود دارند که پول زیادی برای شروع نمی‌خواهند. بسیاری از نمونه‌های فوق تنها به هزینه‌ی ایاب و ذهاب و خدمات اینترنت/ تلفن نیاز دارند. بسیاری از کسب و کارها نیز هیچ هزینه‌ای ندارند و هر شکل بازاریابی می‌تواند یک ویژگی مثبت برای آن‌ها تلقی شود. این ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم را امتحان کنید.

34.خدمات کاریابی

می‌توانید شرکت خودتان را تاسیس کنید و به سایر شرکت‌ها خدمات استخدامی ارائه دهید. فقط به اطلاعات خوبی درباره‌ی جویندگان کار نیاز دارید. تنها کافی است یک فرد جویای کار را به یک شرکت ارجاع دهید و از این طریق کسب درآمد کنید.

35. خدمات رسانه‌های اجتماعی

امروزه رسانه‌های اجتماعی نقش بزرگی در کسب و کار بازی می‌کنند. بسیاری از شرکت‌ها به دنبال متخصص و تهیه‌کننده‌ی خدمات رسانه‌های اجتماعی هستند. می-توانید شرکت خودتان را تاسیس کنید که برای کسب و کارها سایه‌نویسی انجام دهد، و در وبلاگ‌ها، لینکدین و صفحات فیسبوک و حساب‌های توئیتر محتوا بارگذاری کند.

36. ایده کسب و کار خدمات مشاوره تغذیه

امروزه اکثر افراد در مورد خوراکی‌هایی که می‌خورند نگران هستند و اغلب به دنبال راهنمایی درباره‌ی عادات غذایی و برنامه‌ی رژیمی هستند. اگر در این زمینه تخصص دارید می‌توانید یک شرکت خدمات مشاوره‌ی تغذیه تاسیس کنید. توصیه‌ی من آن است که برای این کسب و کار، یک متخصص تغذیه‌ی خوب استخدام کنید.

37. خدمات تعمیرگاه سیار

راه‌اندازی یک تعمیرگاه سیار با داشتن نیروی انسانی/تعمیرکاران، ایده‌ی خوبی برای کسب و کار است چرا که ماشین‌ها معمولا در مناطقی خراب می‌شوند که تعمیرگاهی در دسترس نیست. برای شروع این کسب و کار، فقط به مکانیک‌هایی خوب و یک موتورسیکلت نیاز دارید.

38. خدمات تزیین اتومبیل

امروزه همه افراد قادر نیستند از پس خرید خودروهای خارجی بربیایند و اغلب برای طراحی و ظاهر خوب به دنبال اصلاح خودروی خود هستند. این امر موجب تولد یک کسب و کار خوب به نام خدمات تزیین اتومبیل شده است.

39. آموزشگاه رانندگی

آموزشگاه رانندگی یک کسب و کار همیشه پررونق است زیرا روزبه روز به تعداد اتومبیل‌ها افزوده می‌شود و افراد بیش‌تری می‌خواهند رانندگی یاد بگیرند. برای شروع این کسب و کار، به تعدادی اتومبیل و تیم مجربی از رانندگان نیاز دارید که بتوانند رانندگی را آموزش دهند.

40. نگهداری از کودکان

امروزه و در کلان‌شهرها می‌توانیم زنان شاغل زیادی ببینیم و در غالب موارد هماهنگ کردن کار با بچه‌ها برای آن‌ها دشوار است. اگر در یک کلان‌شهر، خدمات نگهداری از کودکان را آغاز کنید قطعا موفق خواهید شد.

41. ایده کسب و کار شرکت پیک‌

خدمات پیک‌رسانی یک کسب و کار قدیمی است. امروزه بسیاری از افراد به دنبال قیمت‌های بهتر حمل‌ونقل و ارسال زمان‌بندی شده هستند. اگر از پس آن برمی‌آیید این کسب و کار برای شما است.

42. خدمات هم‌سفری

هم‌سفری به معنی سوار شدن چند نفر در یک ماشین برای حرکت به سوی مقصدی مشابه است. با این کار هزینه‌ی سوخت تقسیم می‌شود و به این ترتیب در مخارج افراد صرفه‌جویی می‌شود. درحالی که کارمندان و بچه‌های مدرسه‌ای به صورت غیررسمی همین کار را می‌کنند، لازم است این کار به صورت رسمی هم انجام شود. می-توانید با شناسایی مشتریان بالقوه، ارتباط دادن آن‌ها با یکدیگر و گرفتن مبلغی بخاطر راحتی این سرویس، کار را شروع کنید.

43. مشاوره‌ی سبز

آینده به فناوری‌های سبز وابسته است و هر روز کسب و کارهای بیش‌تری به سوی سبز شدن می‌روند. اگر مهارت و دانش ذخیره‌ی انرژی را دارید می‌توانید این کسب و کار را شروع کنید.

44. ایده کسب و کار بوتیک

بوتیک یک ایده‌ی همیشه پررونق است. چیزی که نیاز دارید یک مکان تجاری خوب و طیفی از محصولات مطابق با سلیقه‌ی کنونی بازار است.

45. فروشگاه سبز

همان‌طور که افراد بیش تر و بیش‌تری از چگونگی آسیب دیدن زمین به دست انسان آگاه می‌شوند، به سمت محصولاتی گرایش پیدا می‌کنند که به محیط زیست آسیب نمیزنند. یک فروشگاه سبز، و ترجیح آنلاین راه‌اندازی کنید، زیرا دسترسی به چنین محصولاتی همیشه ساده نیست. این کار می‌تواند هم مشکل‌گشا و هم ایده‌ی خوبی برای کسب درآمد باشد.

46. مراقبت از حیوانات خانگی

اگر عاشق حیوانات هستید این کسب و کار برای شما ساخته شده است. آن‌چه نیاز دارید، افراد ثروتمندی است که حیوان خانگی دارد اما قادر به مراقبت از آن‌ها نیستند. می‌توانید برای نگهداری از حیوان خانگی‌شان پول بگیرید. این ایده در مناطق شهری بسیار خوب است.

47. دکوراسیون داخلی

این یک ایده‌ی کسب و کار قدیمی و همیشه سبز است. این کسب وکار نیازمند مستلزم مهارت ویژه و خلاقیت و نیرویی متقاعدکننده است.

48. ایده کسب و کار خدمات باغبانی

ارائه‌ی خدمات باغبانی به نظر ایده‌ی عجیبی است اما امروزه شرکت‌های بسیاری، خدمات باغبانی خوب ارائه می‌کنند. این کسب وکار پا به پای کسب و کار املاک در حال رونق یافتن است.

49. نیازمندی‌های محلی

در کسب و کار تبلیغات نیازمندی‌های محلی، باید از اشخاص یا صاحبان کسب و کار تبلیغات بگیرید و به صورت آنلاین یا در مجلات و روزنامه‌ها منتشر کنید.کسب و کار نیازمندی‌های محلی همواره موفق است زیرا تبلیغات و بازاریابی فعالیت‌های مهمی برای هر کسب و کار هستند و افراد حاضرند برای آن پول خرج کنند.

50. خدمات دی‌جی

خدمات دیسک‌جوکی (دی‌جی) یک ایده‌ی کسب و کار پاره‌وقت است. افراد در مناسبت‌های مختلف به دنبال دی‌جی هستند. اگر در موسیقی مهارت دارید می-توانید در این کسب و کار موفق شوید.

51. مشاور املاک

بسیاری از افراد به دنبال یک خانه‌ی خوب برای زندگی هستند. یا خانه می-خرند یا آن را رهن می‌کند، در هر صورت به یک مشاور املاک نیاز دارند، بنابراین راه‌اندازی آژانس املاک هم ایده‌ی خوبی است.

52. ایده کسب و کار تجهیزات آتش‌نشانی

در حال حاضر نگهداری تجهیزات آتش‌نشانی مانند یک کپسول آتش‌نشانی و سیستم اعلام حریق، در ساختمان‌ها ضروری است. همین امر موجب تولد ایده‌یکسب و کار راه‌اندازی فروشگاه لوازم آتش‌نشانی می‌شود.

۵۳. آژانس مسافرتی

راه‌اندازی یک آژانس مسافرتی ایده‌ی کسب و کار بسیار خوبی است. آدم‌ها می-خواهند آرامش کسب کنند و آزادانه از تعطیلات‌شان لذت ببرند. دلشان نمی‌خواهد نگران بلیط، رزرو هتل، و چیزهای دیگر باشند. آن‌ها حاضرند پول خوبی به یک آژانس مسافرتی بدهند که این کارها را برایشان انجام دهد.

۵۴. مشاوره‌ی مرکز داده

این ایده‌ی کسب و کار به فناوری اطلاعات مربوط است. نیازمند دانش و مهارت ویژه‌ای در ساخت یک مرکز داده است. اگر در این حوزه مهارت دارید می‌توانید یک کسب و کار مشاوره‌ی مرکز داده را راه‌اندازی کنید.

۵۵. ایده کسب و کار راهنمای شغلی

به دلیل وجود گزینه‌های متعدد شغلی، اغلب والدین یا دانش‌آموزان سردرگم می‌شوند و به دنبال مشاوره‌ی حرفه‌ای هستند. می‌توانید با دریافت مبلغی ببه ان‌ها کمک کنید.

۵۶. رزومه نویسی

رزومه سند مهمی برای به دست آوردن یک شغل است. اغل افراد به دنبال یک رزومه‌نویس حرفه‌ای هستند. اگر در رزومه‌نویسی مهارت دارید می‌توانید این کسب و کار را شروع کنید.

۵۷. کلوپ سلامتی

بسیاری از افراد معتقدند ”سلامتی ثروت“ است و به همین دلیل از سلامتی‌شان به خوبی استفاده می‌کنند. برای ورزش روزانه ترجیح می‌دهند به باشگاه ورزشی یا کلوپ سلامتی بروند. راه‌اندازی یک کلوپ سلامتی در منطقه‌ی پولدارنشین می‌تواند شما را موفق کند.

۵۸. خدمات برنامه‌ریزی مالی

در کسب و کار برنامه‌ریزی مالی، باید درباره‌ی سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی مالی به مشتری مشاوره بدهید. توصیه می‌کنیم پیش از شروع این کسب و کار، گواهی برنامه‌ریزی مالی بگیرید.

۵۹. صنعت آکواریوم

نگهداری یک مخزن یا آکواریوم ماهی در خانه بسیار خوب است. آکواریوم تجربه-ای آرامش‌بخش و خوشایند است. حتی برای سبک معماری واستو هم خوب است. می-توانید باز کردن فروشگاه آکواریوم، کسب و کار خود با شروع کنید.

۶۰. فروشگاه اسباب‌بازی

بچه‌ها اسباب بازی را دوست دارند. می‌توانید یک فروشگاه اسباب‌بازی کوچک در منطقه‌ی خودتان درست کنید. می‌توانید در فروشگاه‌تان اسباب بازی‌های رویایی نگهدارید.

۶۱. خدمات الکتریکی

اغلب افراد برای رفع نیازهای خانه یا کارشان، به دنبال خدمات الکتریکی هستند. اگر دانش این حوزه را دارید می‌توانید با ارائه‌ی خدمات الکتریکی، کسب و کار خودتان را به راه بیندازید.

۶۲. ایده کسب و کار درمان زیبایی و اسپا

اگر می‌خواهید کار جدیدی انجام دهید، می‌توانید به راه‌اندازی درمان زیبایی و اسپا فکر کنید. افراد سطح بالا همیشه به دنبال خدمات درمان زیبایی و اسپای خوب هستند.

۶۳. فروشگاه کتاب آموزشی

دانش‌اموزان و عاشقان کتاب همیشه دنبال کتاب هستند. این می تواند نقطه‌ی شروع یک کتابفروشی باشد. این کسب و کار همیشه پررونق است زیرا آموزش هیچ-وقت کساد نمی‌شود.

۶۴. خدمات کترینگ

اغلب افراد برای مناسبت‌های مختلف خود به دنبال خدمات کترینگ هستند. اگر در مدیریت و ارائه‌ی غذای سالم و خوشمزه خوب هستید می‌ توانید در اینکسب و کار موفق شوید.

۶۵. سالن بازی

بچه‌ها معمولا به دنبال یک محل بازی یا ایستگاه بازی هستند. می‌توانید سالن بازی خود را بازی کنید و فقط به چند ایستگاه بازی و ایکس‌ باکس نیاز دارید.

۶۶. ایده کسب و کار مشاور سئو

با افزایش تب اینترنت، نیاز به یک مشاور سئو افزایش یافته است. هر صاحب وب‌سایتی برای بهینه‌سازی وب‌سایت خود در موتور جستجو به دنبال یک مشاور سئوی خوب است.

۶۷. فروشگاه مواد لبنی یا شیر

را‌ه‌اندازی یک لبنیاتی، ایده‌ای قدیمی اما موثر برای کسب و کار است. پیش از شروع این کار باید مطمئن شوید در منطقه‌ی شما فروشگاه مواد لبنی دیگری وجود ندارد.

۶۸. شیرینی‌فروشی

شیرینی‌فروشی یک ایده‌ی کسب و کار دیگر است. اغلب افراد برای فستیوال‌ها و مناسبت های مختلف به دنبال شیرینی هستند. می‌توانید با راه‌اندازی یک شیرینی-فروشی نیاز آن‌ها را برطرف کنید.

۶۹. کارواش

یک ماشین تمیز بهتر به نظر می‌رسد و مایه‌ی فخر و مباهات است. آدم‌ها دوست دارند یک خودروی تمیز سوار شوند و برای حاضرند برای شستشوی آن هزینه کنند و به همین خاطر تعداد کارواش‌ها رو به رشد است.

۷۰. خدمات تنظیم فرمان و باد لاستیک خودرو

تنظیم فرمان و باد لاستیک‌ها برای هدایت بهتر فرمان ماشین و عمر طولانی‌تر تایرها مهم است. خودروها پس از هر ۵۰۰۰ کیلومتر به تنظیم فرمان و باد لاستیک نیاز دارند پس شروع این کسب و کار ایده‌ی خوبی است.

۷۱. فروش باتری و جای شارژ

امروزه تقریبا همه‌ی وسایل دارای باتری هستند و عمر یک باتری محدود است. این باتری‌ها باید پس از چند سال شارژ شوند. پس راه اندازی یک فروشگاه جای شارژ و باتری ایده‌ی خوبی است.

۷۲. فروش لوازم عتیقه

افراد ثروتمند پول زیادی را صرف خرید اشیا و لوازم عتیقه می‌کنند. راه انداختن یک عتیقه فروشی خوب ایده‌ی خوب دیگری است. این ایده به مقدار زیادی سرمایه نیاز دارد.

۷۳. کنترل آفات

ارفاد اغلب به دنبال کنترل آفات در خانه و محل کار هستند. به همین منظور، می‌توانید با کنترل آفات کسب و کار خودتان را شروع کنید.

۷۴. ایده کسب و کار ساخت تبلیغات

اگر ذهن‌تان خلاق است می‌توانید به یک غول تبلیغات تبدیل شوید. شرکت‌ها اغلب دنبال کسی هستند که خلاق باشد و به تبلیغات‌ شان ارزش بدهد.

۷۵. انیمیشن‌ساز

امروزه کسب و کار انیمیشن و بازی به سرعت جت در حال رشد است. اگر دانش ساخت کارتون و انیمیشن‌سازی را دارید می‌توانید در این دنیا موفق شوید.

۷۶. داروخانه

دریافت درمان پزشکی و دارو نیازی ضروری است. اگر در زمینه‌ی دارو تخصص دارید می‌توانید یک داروخانه باز کنید.

۷۷. خدمات خیاطی

راه‌اندازی یک خیاطی کوچک ایده‌ی خوبی برای یک زن خانه دار ات. این ایده حتی به سرمایه‌ی زیادی هم نیاز ندارد.

۷۸. فروشگاه ابزارآلات ماشینی و الکتریکی

می‌توانید به راه‌اندازی یک فروشگاه ابزارآلات ماشینی و الکتریکی فکر کنید. این محصولات همواره مورد نیاز هستند.

۷۹. فروشگاه ظروف و وسایل آشپزخانه استیل

ظروف و وسایل آشپزخانه‌ی استیل در هر خانه‌ای مورد نیاز هستند بنابراین راه‌اندازی فروشگاه وسایل استیل در جایی کوچک می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد.

۸۰. ایده کسب و کار فروش و خدمات آبگرمکن

اگر می‌خواهید در بخش لوازم خانگی کسب و کاری به راه بیندازید، می توانید به فروش و خدمات آبگرمکن فکر کنید. می‌توانید آبگرمکن برقی و گازی بفروشید.

۸۱. فروش و خدمات تصفیه‌کننده‌ی آب

فروش و خدمات دستگاه‌های تصفیه‌کننده‌ی آب ایده‌ی خوبی در بخش لوازم خانگی است.

۸۲. فروشگاه آهن آلات و تخته‌های چندلایی

با رشد نیاز به مبلمان در بخش لوازم خانگی،‌ تاسیس یک فروشگاه آهن آلات و تخته‌های چندلایی می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد.

۸۳. فروشگاه کتاب‌های دست‌دوم

اگر فروشگاه کوچکی دارید و می‌خواهید یک کسب و کار با سرمایه‌ی اندک را آغاز کنید می‌توانید به فکر راه‌اندازی یک فروشگاه کتاب‌های دست دوم باشید.

۸۴. بازاریابی شبکه‌ای

امروزه شرکت‌های بازاریابی چندسطحی، فرصت‌های کسب و کار خوبی فراهم می-کنند. اگر در بازاریابی و فروش خبره هستید، می‌توانید این کسب و کار را با هزینه‌ی بسیار اندک شروع کنید.

۸۵. فروشگاه عینک

می‌توانید کسب و کار کوچکی برای بینایی‌سنجی و قاب عینک راه‌انداز کنید. همچنین می توانید در کنار آن، اقلامی چون ساعت هم بفروشید.

۸۶. ایده کسب و کار فروشگاه الکترونیکی

اگر می‌توانید سرمایه‌ی خوبی جمع کنید، می‌توانید با فروش وسایل الکترونیکی چون تلویزیون، ال‌سی‌دی، ام‌ پی‌تری پلیر و … کسب و کاری به راه بیندازید.

۸۷. بی‌پی‌او (برون‌سپاری فرایند کسب و کار)

اگر فضا دارید و مایلید مقداری پول سرمایه‌گذاری کنید، برون‌سپاری فرآیند کسب و کار می‌تواند فرصت خوبی باشد.

88. فست‌فود

باز کردن یک مغازه‌ی فست‌فود، به ویژه در منطقه‌ای کاری یا کنار مدارس درآمدی خوب به همراه خواهد داشت.

89. نانوایی

می‌توانید نانوایی خودتان را داشته باشید. این کسب و کار به مهارت پخت نان،‌ کیک و دیگر اقلام مشابه نیاز دارد.

90. غذای خانگی

اگر در پختن غذا مهارت دارید می‌توانید کسب و کار غذای خانگی را شروع کنید.

91. خدمات آسیاب آرد

آسیاب آرد نیز می‌تواند ایده‌ی دیگری باشد. این ایده در مناطق مسکونی جواب می‌دهد و به سرمایه‌ی خوبی نیاز دارد.

92. خدمات خرید و فروش بازار سهام

یک موسسه‌ی خرید و فروش بازار سهام باز کنید و از کاربر نهایی حق دلالی بگیرید. این یک ایده‌ی کاملا رقابتی است زیرا شرکت‌های زیادی در این زمینه مشغول به کار هستند.

93. کلوپ کمدی و خنده

ویدیوهای کمدی به سرعت پخش می‌شوند. چند استندآپ کمدین، مانند میثم درویشان‌پور و مجید افشاری، وجود دارند که جدیدا به لطف رامبد جوان و برنامه‌ی خندوانه به سلبریتی تبدیل شده‌اند. دیگران نیز منتظر این هستند که نوبت‌شان فرا برسد. صدها کمدین وجود دارند که به دنبال راهی برای نشان دادن استعدادشان هستند. شما می‌توانید با راه‌اندازی یک کلوپ کمدی و خنده‌ی آنلاین به آن‌ها کمک کنید.

94. مخزن ویدیوهای خنده‌دار و بامزه

ویدیوهای بامزه از کودکان، سگ‌های پشمالوی کوچک، و گربه‌ها یوتیوب و فیسبوک را پر کرده‌اند. آیا می‌توانید مجموعه‌ای گردآوری کنید که افراد بتوانند ویدیوی مناسب با نیازهای بازاریابی محتوای‌شان را بیابند؟

95. گروه دوست‌داران موسیقی

اگر توانایی تولید یک قطعه‌ی موسیقیایی را ندارید، حداقل کاری که می‌توانید انجام دهید این است که یک گروه دوست داران موسیقی راه‌اندازی کنید.

دقت داشته‌باشید که یک گروه مشخص تشکیل دهید، مثلا هواداران موسیقی سنتی ایرانی، هواداران بابک جهانبخش و …. اولین جایی که می‌توانید کسب و کارتان را شروع کنید فیسبوک و تلگرام است. همچنین باید یک وب‌سایت و یک اتاق گفتگو داشته‌‌باشید. در گام بعد می‌توانید یک اپلیکیشن موبایل طراحی کنید.

96. اظهارنامه‌ی مالیاتی آماده کنید.

افراد زیادی وجود ندارند که خودشان بتوانند این کار را انجام دهند. به همین دلیل است که این گزینه نیز یک فرصت کسب و کاری به حساب می‌آید.

97. محتوای مبتنی بر ثبت نام بفروشید

محتوایی که اکنون در اینترنت به رایگان وجود دارد ممکن است به‌خوبی در جستجو یافت نشود. برای حل این مورد، برخی نویسندگان تحقیقات دقیقی انجام می‌دهند و در ازای مبلغ اندکی آن را می‌فروشند.

98. بررسی صادقانه‌ی عملکرد پزشکان

شما می‌توانید فهرستی از موفقیت‌ها و شکست‌های پزشکان آماده کنید تا بیماران بتوانند تصمیم‌گیری آگاهانه‌ای صورت دهند.

99. بلاگ سلامت زنان

همانند بلاگ سلامت مردان، پتانسیل اولیه برای عملی کردن این ایده وجود دارد. این دو موضوع را در هم نیامیزید. سعی کنید در یک زمینه متمرکز بمانید.

100. کمک کردن در امور حسابداری

الزاما نباید عضو جامعه حسابداران نخبه با یک مشاور مالی رسمی باشید تا بتوانید در امور حسابداری به افراد کمک کنید – یک مدرک در امور مالی یا تجاری کفایت می‌کند. راه‌های چندگانه‌ای برای کمک به افراد در مدیریت حساب‌های‌شان وجود دارد. شما می‌توانید به استارت‌آپ‌ها کمک کنید تا حساب‌های‌شان را مدیریت کنند.

ترجمه: تحریریه سایت کسب و کار بازده – فاطمه بختیاری دزفولی

۱۰۰ ایده برای راه اندازی کسب و کار با سرمایه کم
انتشار : ۲۲ فروردین ۱۴۰۰

افزایش قدرت تصميم گيری در کودکان


قدرت تصمیم گیری را در فرزندان خود افزایش دهیم!

یکی از گفته های معروف از این قرار است:
"من فقط تحت تأثیر فردی قرار می گیرم که توانایی تصمیم گرفتن داشته باشد." حتی اگر تصمیم عاقلانه ای هم اتخاذ نشود حداقل این جرأت را به خرج داده که تصمیم بگیرد.

بیشتر افراد دانش درستی نسبت به توانایی های خود برای تصمیم گرفتن ندارند.

تصمیم گرفتن دارای معانی ضمنی متفاوتی می باشد. ما تصور می کنیم که تصمیم گرفتن تنها در لحظات حساس و مهم زندگی انسان معنا پیدا می کند و در لحظات کوچک و کم ارزش تر از هیچ شأنی برخوردار نمی باشد.

توانایی تصمیم گیری و دارا بودن اطمینان خاطر در تصمیمات از وظایف پدر و مادر، کارمند و هر عضو مسئولیت پذیر جامعه به شمار می رود.

در طول یک روز عادی، ما چندین بار با شرایطی مواجه می شویم که تصمیم گیری در آنها لازم است و این امر پی در پی ادامه دارد. ما انتخاب می کنیم که چه لباسی بر تن کنیم، چه چیزی بخوریم، برنامه روزانه خود را طرح ریزی می کنیم و... بسیاری از افراد این امور را ناآگاهانه انجام می دهند و اصلاً متوجه نیستند که در حال تصمیم گرفتن می باشند.
برای عده ای از افراد طریقه تصمیم گیری و اعتماد به تصمیم هایی که اتخاذ نموده اند، امری غریزی به شمار می رود. این دسته از افراد به طور خدادادی از توانایی های بالایی در تصمیم گیری برخوردار هستند. در مقابل، بعضی از افراد نیز هستند که به هیچ وجه از توانایی تصمیم گیری برخوردار نمی باشند. برای این دسته از افراد حتی کوچکترین تصمیم گیری ها کاری بس دشوار و آزار دهنده به شمار می رود.

علائم عدم توانایی در تصمیم گیری
معمولاً به کودکانی که خود را درگیر تصمیم گیری می نمایند، مارک ایرادگیر می چسبانیم و تصور می کنیم که نگهداری از این کودکان به این دلیل که فقط به دنبال جلب توجه بزرگترها هستند، اندکی مشکل به نظر می رسد.

مادر و پدرها باید کمی نگران فرزندانی باشند که حتی توانایی ندارند نهار مورد علاقه خود را انتخاب کنند و یا نمی دانند در کدام قسمت از ماشین بنشینند. نامطمئن بودن کودکان در تصمیم گیری و دمدمی بودن آنها خون معلم ها را به جوش می آورد. بعضی از کودکان هستند که حتی نمی دانند باید با کدام مداد بنویسند و چه کتابی را بخوانند.

بسیاری از جوانان و حتی بزرگسالان در نحوه چیدمان مبلمان اتاق نشیمن با مشکل مواجه هستند، برای خرید یک دست کت شلوار، ساعت ها و چه بسا روزها وقت صرف می کنند و در آخر هم به هیچ نتیجه ای نمی رسند. این در حالیست که سایرین تصمیمات مهمی را در مورد زندگی جوامع بشری اتخاذ می کنند. معمولاً افرادی که به عدم توانایی در تصمیم گیری دچار هستند تا سنین بزرگسالی متوجه این معضل نمی شوند و تصور می کنند که فقط توانایی رسیدن به آرزوهایشان را ندارند.

محیط اطراف عامل مهمی در تصمیم گیری به شمار می رود
به این دلیل که توانایی تصمیم گیری معمولاً جزء خصوصیات ذاتی انسان ها به شمار نمی رود، ما باید به فرزندان خود آموزش دهیم که چگونه می توانند خود را با شرایط مختلف وفق داده و ارزیابی درستی از آنها داشته باشند. آنها باید بتوانند نیازهای خود و تصمیم مورد نظرشان را تشخیص دهند و قادر باشند تا از میان چند گزینه معقول ترین را انتخاب کنند.

نباید تصمیم های کودکان در خانه به غذا، لباس و اسباب بازی محدود شود. اگر بتوانیم این گزینه ها را افزایش دهیم، خوب بالطبع حس کنجکاوی و در نتیجه اعتماد به نفس در تصمیم گیری را در آنها افزایش داده ایم. کودکی که نمی تواند در مورد صبحانه اش تصمیم بگیرد، به طور قطع در آینده با مشکل مواجه خواهد شد. او نمی تواند از بین کره، پنیر و مربا یکی را انتخاب کند پس در آینده چگونه می خواهد در مواجهه با مشکلات زندگی جان سالم به در برد.

با فراهم آوردن راهنمایی های آموزنده، حق انتخاب های سازنده و شرایط منطقی شما می توانید قدرت تصمیم گیری در فرزندان خود را افزایش دهید.

با شروع کردن انتخاب هایی نظیر غذای مورد علاقه برای صبحانه و یا لباس مورد علاقه برای رفتن به مدرسه، کودک شما کم کم با مقوله تصمیم گیری آشنا می گردد و رفته رفته با آن اخت میگردد. پیشنهاد کردن چند غذا، لباس و یا کتاب مختلف کودک را هدفمند می سازد و از رویارویی با چند گزینه مختلف احساس سردرگمی نمی کند.

شاید هل دادن کودکان به سمت تصمیم گیری اندکی دشوار به نظر رسد، اما باید سعی کنید که آنها را وادار به این کار کنید. چند لباس مختلف را پیش روی او قرار دهید و سپس سعی کنید که او را ناخودگاه به تصمیم گیری وادارید. او می تواند هر کدام از لباس ها را که نمی پسندد به ترتیب از دور خارج کند تا به هدف موردنظر دست پیدا کند و یا می تواند ویژگی های لباس مورد علاقه اش را مطرح کند تا از این طریق سریعتر به نتیجه پایانی نزدیک شود.

اگر کودک شما تصمیم خطرناک و مخربی را گرفت او را محدود نکنید. اجازه دهید با عواقب احتمالی آن روبرو شود. اگر تصمیم گرفت که به دلیل سیر شدن بقیه غذایش را نخورد پس بنابراین جایی برای دسر هم نخواهد داشت. اگر لباس مورد علاقه برادرش را بر تن می کند، باید خودش آنرا بشوید و از این بابت از برادرش عذر خواهی هم بکند.

افزایش اعتماد به نفس
یکی از مهمترین نکات در هنگام تصمیم گیری دارا بودن اعتماد به نفس بالا است. اگر فرزند شما به توانایی هایش در مورد کاری که انجام می دهد، اطمینان نداشته باشد، هیچ گاه قادر نخواهد بود که به منظور تصمیم گیری مسائل مختلف را مو شکافی کند. باید از توانایی های کودک خود پشتیبانی کنید و او را به خاطر تصمیم گیری هایش تشویق نمایید؛ چنین کارهایی به عنوان ابزاری برای بالا بردن اعتماد و اطمینان در کودک شناخته می شوند.

عباراتی نظیر: "انتخاب بلوز آبی کار بی نظیری بود" یا " انتخابت برای خوردن پنیر و گردو در صبحانه واقعاً عالیه،" اطمینان خاطر دوباره ای را در ذهنشان بیدار می سازد که: آری، آنها هم قادر به تصمیم گیری هستند.

تمرین و تکرار
اگر می خواهید فرزندانتان کاملاً مطمئن باشند، باید به آنها اجازه داده شود که تصمیمات مختلفی در مورد موضوعات متفاوت بگیرند. یک فرد کم سن و سال باید متوجه شود که در هر لحظه از زندگی باید تصمیم های مهمی بگیرد. انتخاب هایی نظیر این که با چه کسی در داخل حیاط بازی کنم، برای صبحانه چه بخورم؛ همه و همه از مواردی هستند که پایه تصمیم های مهم تری را که او قرار است در آینده برای زندگیش بگیرد را طرح ریزی می کنند.
برای او خاطر نشان سازید که سؤال کردن و کمک خواستن در مواقع حساس بلامانع است. اما در عین حال باید تنها بر اساس عقاید و اعتقادات خود عمل کند. برایش روشن کنید که هر روز تصمیم های زیادی می گیرد و تمام آنها به عنوان تمریناتی برای آمادگی که برای سال های آتی لازم دارد، به شمار می روند.

انتقاد مکرر
زمانی که کودک بالاخره تصمیم خود را می گیرد و برای بیان آن از سمت اتاقش به سوی شما می آید، اگر پی در پی از او ایراد بگیرید و کارهایش را به چشم یک منتقد نگاه کنید، مسلماً اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و شما نیز از هدف اصلی خود که همان ایجاد اطمینان در تصمیم گیری است، دور خواهید شد.

به نقاط مثبت تصمیم او نگاه کنید و انگشت خود را فقط بر روی اشکالات و کاستی های قضیه نگذارید. از عباراتی از این دست استفاده کنید: "بذار یک انتخاب دیگه داشته باشیم" یا "نظرت در مورد یک انتخاب دیگه چیه؟" او را به خاطر تصمیمش تشویق کنید، اما در عین حال، زیرکانه او را به سمت انتخاب مجدد رهنمون سازید.

لزوم مشاوره و آموزش های پيش از ازدواج


لزوم مشاوره و آموزش های پیش از ازدواج

ازدواج کردن آن هم بدون در نظر گرفتن آموزش های مقدماتی، درست مانند شروع یک کار تجاری بدون درنظر گرفتن سود و زیان است. همان طور که مطلع هستید نیمی از ازدواج ها به طلاق ختم می شوند و می توان گفت که از این نیمه باقی مانده که برای مدت زمان زیادی در ازواج های دائمی باقی می مانند تنها 50% از آنها از زندگی خود رضایت داشته و خوشحال هستند.
متأسفانه بسیاری از خانم ها و آقایونی که با هـم آشنا می شوند و پس از مدتی، تصمیم به ازدواج با یکدیگر می گیرند، هیچ گونه توجهی به این آمار و ارقام نمی کنند.
یک حقیقت:
اگر نخواهید این حقایق را در نظر بگیرید و فقط از روی شانس و اقبال انتظار داشته باشید که ازدواج موفقی در پیش رو داشته باشید، باید بدانید که احتمال موفقیت شما در رابطه، یک به چهار است.

به هر حال تکنیک ها و شیوه های متنوع زیادی وجود دارند که با استفاده از آنها می توان موفقیت زندگی مشترک را تضمین نمود.
اکثر زوج ها متوجه نیستند که کلاس های آموزشی پیش از ازدواج می توانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بکاهند.

تحقیقات گویای این مطلب هستند که شرکت در این دوره های آموزشی می توانند تا 30% احتمال بروز نفاق و جدایی را کاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شادتری هدایت نمایند.
شرکت در این قبیل کلاس های مشاوره همچنین می تواند از استرس های شایع زمان پیش از ازدواج نیز بکاهد. تنها کمی تلاش می تواند احتمال موفقیت شما را در درازمدت افزایش بخشد.

دختران و پسران، قبل از ازدواج باید هر کاری که از دستشان برمی آید را انجام دهند تا بتوانید رؤیاهایشان درباره یک ازدواج موفق را به حقیقت مبدل کنند و زندگی فوق العاده و واقعی برای خود ایجاد نمایند و برای بقای آن از هیچ تلاشی مضایقه نکنند.

آمادگی های پیش از ازدواج وابسته به حقیقت است و برای تداوم بخشیدن به ارتباط ضروری می باشد. این کار شما را به طور ضمنی برای رویارویی با چالش های آتی که هر زوجی به طور اجتناب ناپذیر با آن مواجه خواهد شد، آماده می کند. بهتر است این کار را در همین ابتدای رابطه که هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید. در این یک مورد به خصوص، نباید سرتان را در برف ها فرو کنید و خودتان را به بیراهه بزنید.

پژوهش های اخیر حاکی از آنند که در حدود یک سال پیش از ازدواج و یا حتی 6 ماه قبل از آن فرصت بسیار مناسبی است که به مراکز مربوطه مراجعه کنید و در کلاس ها و دوره های آموزشی آمادگی برای ازدواج شرکت کنید. در این زمان میزان استرس و عادات منفی در پایین ترین حد خود قرار دارد و می توان از همان لحظه الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است که مشکلات خیلی راحت تر به نظر می آیند و قابل حل می باشند.

زوجین در بدو شروع رابطه با درخواست های بیشتری روبرو هستند. با توجه به زندگی مکانیکی عصر اخیر، شرایط به گونه ای است که برقراری ارتباط قدری دشوار می نماید.

این روزها اغلب مشاهده می شود که زوجین هر دو نفر مشغول به کار هستند و بچه دار شدن را برای بعد موکول می کنند. واقعاً شرایط سختی را دارند. در این شرایط هر دو نفر باید از شیوه های ارتباطی بسیار قوی برخوردار باشند تا بتوانند مشکلات متفاوت را حل کنند، صمیمت موجود را حفظ کرده و اهدافی را تنظیم نموده و برای رسیدن به آن ها تلاش کنند. بدون وجود یک چنین ساختاری طرفین خیلی راحت مغلوب استرس و فشار شده و خود را می بازند.

مشکلات خیلی راحت تر از آنچه فکرش را می کنند وارد زندگی آنها شده و ریشه ی ارتباطشان را می خشکاند. البته اغلب افراد در ابتدای رابطه انتظارات مثبت غیر واقعی را در سر می پرورانند که به ندرت کم و کمتر خواهد شد. افرادی که در خانواده ی های طلاق به دنیا آمده اند و یا شاهد زندگی ناموفق والدینشان بوده اند، ممکن است خواهان انتظارات غیر واقعی و غیر منطقی از زندگی زناشویی خود باشند که همین مطلب باعث می شود در زندگی مشترک خود به موفقیت دست پیدا نکنند.

آمادگی های پیش از ازدواج به عنوان یک فاکتور مصون کننده عمل کرده و شما را قادر می کند که قابلیت هایتان را ارتقاء بخشیده و کمکتان می کند که راحت تر بتوانید از عهده مقابله با مشکلات بالقوه بر آیید. برای این که بتوان در زندگی موفق شد زوجین باید از تمام مزایای موجود بهره بگیرند.

مشاوره و آموزش پیش از ازدواج چیست؟
باید اذعان داشت که در بیشتر موارد، به ندرت اتفاق می افتد که زوجین در این جلسات شرکت کنند، اما به هر حال در این میان عده ی انگشت شماری نیز هستند که در جلسات آمادگی پیش از ازدواج شرکت می کنند. تعداد این جلسات می تواند از یکی دو جلسه شروع شده و تا چندین مرحله ادامه پیدا کند. گاهی اوقات دفتر ارزیابی و آموزش مهارت ها نیز به آن اضافه می شود. به هر حال محتوی و مدت زمان این نوع جلسات مشاوره به جهت گیری زوجین و مشاوران بستگی دارد؛ اما متأسفانه همیشه نمی توان در یکی دو جلسه کلیه مواردی را که زوجین باید نسبت به آن آگاهی پیدا کنند را مطرح کرد و در یکی دو جلسه همه ی مطالب مهم را تحت پوشش قرار داد.

جلسات مشاوره و کلاس های آموزشی آمادگی ازدواج را می توان به عنوان نوعی رویکرد مکمل و یا متناوب در نظر گرفت که خانم ها و آقایون نامزد کرده را با مهارت ها، عادات، و نگرش های یک زندگی موفق آشنا کرده و با آموزش تکنیک های غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار می سازد. زوجین همچنین با بهره گیری از این روش ها می توانند انتظار یک زندگی موفق و طولانی مدت راداشته باشند. باید توجه داشت که این نوع جلسات در ردیف کلاس های آموزشی قرار می گیرند و نه درمانی.

برخی از این جلسات آموزشی وابسته به ارگان های مذهبی هستند و برخی دیگر از سوی گروه های غیرمذهبی برگراز می گردند. در این جلسات مباحث عامی که ممکن است هر زن و مرد تازه ازواج کرده ای با آن برخورد کنند، مطرح می گردد. برخی از افراد تصور می کنند که این نوع آموزش ها مانند تعلیم رانندگی یا آمادگی برای امتحان معمولی و پیش پا افتاده هستند اما باید به این افراد گوشزد کرد که چنین نیست.

کتاب اخیر "سوزان پیور" با عنوان: "سؤال سخت: 100 سؤال که باید پیش از گفتن "بله" از خود بپرسید" در میان پرفروش ترین کتاب های سال قرار دارد. خواندن این کتاب می تواند به افرادی که قصد ازوداج دارند کمک کند تا وارد یک فضای حمایت کننده شده و چهارچوبی خاص را در نظر بگیرند که به واسطه ی آن بتوانند این سؤالات را از خود پرسیده و ببینند با پاسخ هایی که به آنها می دهند آیا می توانند در زندگی با فرد موردنظر به موفقیت دست پیدا کنند یا خیر.

هر نوع آموزش های مقدماتی که زوجین برای خود انتخاب می کنند – چه مذهبی و چه انواع غیرمذهبی – به هر حال باید شامل فعالیت هایی باشد که به آنها توانایی ها و مهارت های بالایی را می دهد تا بتوانند با چالش های اجتناب ناپذیر زندگی مواجه شده و آنها را در یک رابطه ی سرسپرده قرار داده و قابلیت زندگی مشترک را به آنها اعطا کند.
در این جلسات باید به دنبال چه بود؟


در اینجا لیست مختصری از 7 نوع مهارت ارتباطی که وابستگی مستقیم آن با موفقیت در ازدواج ثابت شده است را برایتان ذکر کرده ایم: • سازش.
• انتظارات.
• شخصیت و اصالت خانوادگی.
• نحوه ی برقرای ارتباط.
• نحوه تجزیه و تحلیل مشکلات و تعارض ها.
• صمیمیت و رابطه جنسی.
• اهداف بلندمدت.

باید مطمئن باشید که در جلسات مشاوره کلیه این مباحث مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.

در این قسمت سؤالاتی را مطرح می کنیم که می تواند به شما کمک کند تا کلاس های آموزشی مفیدی را برای کسب آمادگی پیش از ازدواج برای خود انتخاب کنید:
آیا کلاس های موردنظر حامل پرسشنامه ی ارزیابی فردی هست که شما بتوانید به واسطه ی آن نقاط ضعف و قوت خود را دریابید و ببینید باید بر روی چه قسمت هایی بیشتر کار کنید؟
چند زوج دیگر مانند شما در آن کلاس ها شرکت می کنند؟
اگر کلاس ها در گروه های کوچک تری برگزار شوند، کیفیت بالاتر خواهد بود و مشاوران این امکان را پیدا می کنند که به صورت ویژه با هر یک از زوج ها صحبت کنند. از سوی دیگر هر چقدر تعداد شرکت کنندگان در یک کلاس کمتر باشند، کلاس می تواند خیلی جامع تر، فراگیرتر و سیستماتیک تر برگزار شود.

آیا کلاس ها به طور اخص بر روی نیازهای زوج هایی که به تازگی با هم نامزد کرده اند و تازه عروس و دامادها و نیازهایشان متمرکز شده است؟

گاهی اوقات برخی از این کلاس ها هستند که مشکلات زوج های جوان را با سایر مشکلاتی که که ممکن است زوجین در سال های بعدی ازدواج با آن روبرو شوند را با هم مخلوط می کنند و در یک کلاس به بحث و بررسی در مورد آنها می پردازند. این امر ممکن است تا حدی زوج های جوان را از مسیر اصلی اهدافشان دور کند.

آیا کلاس و یا رویکردهای مشاوره ای آن قدر انعطاف پذیر هستند تا به شما اجازه دهند که مهارت های فردی یادگیریتان کار کنند و برای همه ی افراد مفید واقع شود و یا تنها قشر خاصی را تحت پوشش قرار می دهد؟

بهترین گزینه این است که ابتدا کلیه ی تکنیک های ارتباطی و شیوه های حل کشمکش ها را آموزش ببینید و بعد مهارت ها و استراتژی هایی را انتخاب کنید که با رابطه ی شما همخوانی و هماهنگی بیشتری داشته باشد و نیازهایتان را برآورده سازند.

آیا مباحثی که در این کلاس ها به شما آموزش داده می شوند برگرفته از تحقیقات مخصوص در زمینه ازدواج و زندگی مشترک هستند؟
آیا این کلاس ها و جلسات مشاوره به شما و همسرتان کمک می کند که بر روی اهداف و استراتژی های مدیریت تمرکز کرده و مباحث مشکل آفرین زندگی تان را که تا کنون راه حلی برایشان نداشتید را حل نمایید.

پاسخ به این قبیل سؤالات می تواند به شما کمک کند تا با دید بازتری، کلاس هایی را انتخاب کنید که از هر نظر برایتان مفیدتر است و کاربردی تر خواهند بود.

اگر احساس کردید که در این جلسات، مربیان و یا مشاوران، برخی از نکات مهم و و ضروری و حائز اهمیت را از قلم انداخته اند، زوجین باید در کلاس برنامه های تکمیلی شرکت کرده و مطرح کنند.
اکثر زوج ها ابتدا در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج شرکت می کنند و سپس هم از نقطه نظر مذهبی و هم غیرمذهبی و به تحلیل و بررسی ارتباط خود می پردازند.

خلاصه:
به طور کلی لازم است پدران و مادران هم قبل از ازدواج فرزندان خود، خودشان بتوانند فرزندان در حال اردواج را به سوی ازدواج بهتر هدایت کنند یا فرزندان در کلاس های قبل از ازدواج شرکت کنند و یا با خواندن کتاب های مفید در رابطه با ازدواج بهتر، دانسته های خود را تکمیل کنند و نکات بسیار مهم و اساسی را از مشاوران و کتاب های مفید دریافت کنند و پایه و اساس زندگی خود قرار دهند.

اکنون لازم است یادآوری کنیم که مسئله ازدواج از حساسیت بالا برخوردار است و تعداد بسیار اندک از مشاوران و کتاب ها هستند که به نحو عالی و به بهترین وجه میتوانند راهنمای بسیار خوبی باشند زیرا مطالعه ی کتاب های گوناگون و مواجه شدن با فراوانی مطالب شبیه هم در رابطه با ازدواج، باعث سردرگمی می شود و لازم است در انتخاب کتاب دقت لازم را انجام دهید و بهترین را انتخاب کنید.

برای انتخاب بهترین کتاب کافیست تحقیق کنید و زمان هایی را به تحقیق خود اختصاص دهید و در کتابخانه ها و در اینترنت به دنبال منابع معتبر باشید.
منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

6 دلیل ترس از ایجاد تغییر در زندگی


6 دلیل ترس از ایجاد تغییر در زندگی

ایجاد تغییر در زندگی ممکن است کمی ترس آور باشد
آیا شما با وجود این که عمیقاً می خواهید سرنوشت خود را دقیق تر مدیریت کنید، همچنان نمی توانید تغییر را شروع کنید؟ آیا از ایجاد تغییر وحشت دارید؟

در این مقاله به علت های ترس از تغییر می پردازیم و به شما کمک می کنیم که با آن مقابله کنید:
1. ترس از ناشناخته ها
ترس از ناشناخته ها باعث می شود افراد نتوانند از فرصت ها استفاده کرده و به موقعیت هایی که چندان از چگونگی آنها مطلع نیستند، وارد شوند. هر موقع صحبت از تغییر پیش می آید، مردم به گفتن "چه پیش خواهد آمد؟" می افتند. اگه اشتباه کنم چی میشه؟
اگه بدتر از این که الان هست بشه، چی میشه؟
اگه شکست بخورم چی میشه؟
با خودتان فکر می کنید موقعیتی که الآن دارید بهتر است و به همین خاطر همه ی ایده ها و افکار تازه برای تغییر را در ذهنتان دفن می کنید و فکر می کنید باید همین جایی که هستید باقی بمانید. گوی شیشه ای هم ندارید که پیش بینی کنید در آینده چه روی می دهد، به همین خاطر نمی توانید مطمئن باشید که نتیجه کارتان چه خواهد شد. از آنچه که الان دارید مطلعید و با خودتان می گویید که این که دارید چندان هم بد نیست. درست است؟ ترس از ناشناخته ها یکی از مهمترین دلایلی است که افراد را از ایجاد هر نوع تغییر مثبت در زندگیشان باز می دارد.
اگر ذهنتان را آزاد بگذارید، تا هر وقت که بخواهید برایتان تصورات منفی خلق می کند. اما کمی در مورد آن فکر کنید. شما توانایی فکر کردن به بدترین چیزهایی که ممکن است اتفاق بیفتد را دارید، پس چرا از این انرژی خود برای تصور بهترین چیزهایی که ممکن است اتفاق بیفتد استفاده نمی کنید؟ فقط باید تمرکز کنید. وقتی شانس این هم وجود دارد که نتیجه ی کارتان خوب باشد، چرا وقتتان را برای فکر کردن در مورد اتفاقات بد هدر می دهید؟ هر انتخابی که بکنید، فرصت های جدیدی پیش روی شما می گذارد. فرصت هایی که حتی فکرش را هم نمی توانستید بکنید.

به نظر من هیچ انتخابی نادرست نیست، فقط فرصت هایی که به واسطه ی آن انتخاب برای ما پیش می آید با هم متفاوت هستند.
اگر انتخاب های خود را مهیج و باارزش بدانید، تجربه ی ناشناخته ها برایتان ساده تر خواهد شد. فقط باید تصمیم بگیرید که چه کاری را می خواهید در حال حاضر انجام دهید. یادتان باشد انتخاب غلط وجود ندارد. آیا این طرز تفکر باعث نمی شود احساس بهتری به این تغییر داشته باشید؟

2. عدم اطمینان به خود
وقتی در نظر دارید که تغییری در زندگیتان ایجاد کنید، تردید دارید که آیا واقعاً از عهده ی آن برمی آیید یا نه!. در این موقعیت ها همه چیز بزرگ تر و دشوارتر از آنچه که هست به نظر می رسد و وقتی به آن نگاه می کنید به نظرتان کار بسیار سختی می آید. معمولاً از خودتان می پرسید، "چه کسی می تواند این کار را انجام دهد؟ من که نمی توانم، کار خیلی دشواری است."
اگر بخواهید چیزهای بزرگ به دست آورید یا حتی فقط به آرامش درونی برسید، باید بتوانید از آن قلمرو آرامش خود بیرون آمده و چیزهای جدید را امتحان کنید. اگر موفق هم نشوید، حداقل تلاشتان را کرده اید و تا آخر عمرتان افسوس نمی خورید که چرا آن قدم را در زندگی برنداشتید.

با امتحان کردن چیزهای تازه، دانشتان هم بیشتر شده و چیزهای جدید یاد می گیرید که در آینده به دردتان خواهد خورد و از این که توانسته اید در یک موقعیت دیگر هم موفق شوید، اعتماد به نفستان بالا می رود.

3. تنها حس کردن خود و تقلا برای تصمیم گیری
گاهی اوقات وقتی موقعیت های دشوار در زندگی پیش می آید، احساس می کنید که تنها آدم روی زمین هستید که باید این تصمیم را بگیرید. فکر می کنید برای اطمینان از این که کار درستی را انجام می دهید نیاز به حمایت و اطمینان افراد دیگر دارید. نظر همه را می پرسید تا مجبور نباشید به تنهایی تصمیم بگیرید.

از تجربه شخصی خودم می گویم که همیشه سخت ترین قسمت گرفتن تصمیم، تقلا و عذاب دادن خود برای گرفتن آن است. آن قدر به خودمان فشار می آوریم که هم خودمان و هم افراد دور و برمان را حسابی خسته و بیمار می کنیم و وقتی با هزار زور و تقلا تصمیم نهایی را می گیریم، احساس می کنیم که باری سنگین از روی دوشمان برداشته شده و از تصمیمی که گرفته ایم احساس آزادی و هیجان می کنیم. اما آن بخش تقلا برای تصمیم گیری است که ممکن است از ادامه راه دلسردتان کند. به این خاطر به نفعتان است که هر چه سریعتر تصمیمتان را گرفته و کارتان را شروع و پیش ببرید.

4. تصور این که فقط یک انتخاب دارید
گاهی اوقات وقتی برای گرفتن یک تصمیم بزرگ و مهم تلاش می کنید، اگر نخواهید که وضعیت موجود را قبول کنید فکر می کنید که فقط یک انتخاب پیش رویتان است. مثلاً یا باید در شغلی که از آن متنفرید باقی بمانید یا این که از آن بیرون بیایید و بیکار باشید و تصورات دیگری هم که پشت این مسئله می آید: من تا آخر عمر بیکار می مانم و هیچ کاری گیرم نمی آید و باید از گرسنگی بمیرم. چون انتخاب دیگری پیش رویتان قرار نگرفته، فکر می کنید که فقط یک انتخاب دارید. اما واقعیت این است که انتخاب های دیگری هم برایتان وجود دارد. فقط کافی است کمی فکر کنید تا لیستی از راه حل ها جلوی رویتان سبز شود.

5. توجه به مسائل ظاهری
مشکل دیگری که برای ایجاد تغییر برای اکثر افراد پیش می آید این است که برای تعریف هویت و ارزشمان، به مسائل ظاهری و بیرونی توجه می کنیم (این که کارمان چیست، دارایی هایمان چقدر است، درآمد ماهیانه مان چقدر است و ...). اگر آخرین مدل ست تلویزیون را نداشته باشیم، احساس می کنیم که در زندگی شکست خورده هستیم. برای از دست دادن همه ی ثروتمان نمی توانیم ریسک کنیم. چون این دارایی و ثروت ماست که هویت ما را تشکیل می دهد. مردم معمولاً از کارمان سؤال می کنند و همین باعث می شود که شغلمان هم جزئی از هویتمان باشد.

اما چیز دیگری که بیشتر باید به آن توجه کنیم، ارزش روابطمان با دیگران است و این که چطور می توانیم به آنها کمک کنیم. وقتی به بقیه کمک می کنید (قدردانی آنها را می بینید و خودتان حس می کنید که مفید واقع شده اید) احساس خوبی به شما دست می دهد و این لذت بسیار عمیق تر از لذتی است که از خرید آخرین دستگاه تلویزیون عایدتان می شود.
و اینکه لذت بردن از زندگی خود، بسیار مهمتر از ادامه دادن به شغلی است که از آن تنفر دارید. چیزی که من از آن اطمینان دارم این است که موقع مرگ چیزی که به یاد ما می ماند، آخرین ماشینی که راندیم یا خانه بزرگی که در آن سکونت داشتیم نیست، این روابطمان با دیگران است که همیشه در ذهن ما ماندگار خواهد بود.

6. در بند کردن خود به خاطر مسائل مختلف
به همراه توجه به مسائل ظاهری و بیرونی، این واقعیت می آید که ما به دارایی ها و مقام و قدرتمان به عنوان یک منبع اطمینان و امنیت نگاه می کنیم. مردم عادت دارند در شغل هایی که از آن متنفرند بمانند و مدام با خود می گویند که تا وقتی که از تمام مرخصی هایم استفاده کردم اینجا می مانم یا ... اما این فقط در ذهن آنهاست، در عمل هیچ وقت آن روز نخواهد آمد. آیا وقتی 80 سالتان شد خوشحال خواهید بود که همه ی عمرتان را در کاری که از آن نفرت داشتید به خاطر چند روز مرخصی تلف کردید؟ همین فکرهاست که باعث می شود مدتی طولانی اسیر موقعیت هایی شویم که به هیچ وجه از آن راضی نیستیم.

تطبیق با اتفاقات، به خودی خود پس از ایجاد تغییر پیش خواهد آمد
لازم نیست خودتان را با هر اتفاقی که می افتد، تطبیق دهید
بدترین قسمت ترس از تغییر آنجاست که آیا می توانید برای هر چه که اتفاق بیفتد، خودتان را هماهنگ کنید. اگر فکر کنید که می توانید، این طوری کمی از ترس آن کاسته می شود. واقعیت این است که ایجاد تغییرات در راه زندگی بسیار دلهره آور است چون احساس می کنید که اتفاقات در اختیار و کنترل شما نخواهند بود و همیشه از این می ترسید که چه اتفاقی خواهد افتاد.

اگر این جرأت را داشته باشید که در مواقع لزوم، تغییری به زندگیتان وارد کنید، نه تنها باعث می شود کنترل زندگی خود را در دست گیرید، بلکه زندگیتان را سرشار از لذت و هدف خواهد کرد. آیا این واقعاً آن چیزی نیست که همه ی ما دنبالش هستیم!.
منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

 

6 دلیل ترس از ایجاد تغییر در زندگی
انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

تفکر انتقادی چیست؟


تفکر انتقادی چیست؟

احتمالاً بارها با واژه "تفکر انتقادی" برخورد کرده اید، اما معنی آن چیست؟
بعضی افراد ممکن است تصور کنند که به ایراد گرفتن و اشکال تراشی از ایده های دیگران برمی گردد اما معنی این اصطلاح این نیست. به طور کلی، تفکر انتقادی، ایجاد و پرورش یک فاصله احساسی و عقلانی بین خودتان و ایده ها و نظرات است _چه این نظرات متعلق به خودتان باشد چه دیگران_ تا بتوانید حقیقت، اعتبار و معقول بودن مسئله ای را بهتر ارزیابی کنید.

تفکر انتقادی، تلاش برای ایجاد ارزشیابی های منطقی و قابل اطمینان است تا ببینیم که چه چیزی را می توانیم منطقی باور کنیم و چه چیز را نمی توانیم.

در تفکر انتقادی از ابزارهای علم و استدلال استفاده می شود چون در آن ارزش شک گرایی به ساده لوحی یا تعصب، منطق بر ایمان، علم بر فرضیه و عقلانیت بر خواسته اندیشی نشان داده می شود.

با توضیح برخی از خصوصیات و ویژگی های لازم برای منتقدانه فکر کردن، توضیح مفهوم تفکر انتقادی نیز ساده تر خواهد شد:
بی تعصبی
کسی که می خواهد منتقدانه در مورد چیزی مثل سیاست یا مذهب فکر کند با از تعصب به دور باشد، برای این منظور باید قبول کند که ممکن است حق با دیگران باشد و خودش اشتباه فکر کند. خیلی وقت ها افراد به بحث و جدل در مورد نظراتشان با دیگران می پردازند و حتی لحظه ای به این فکر نمی کنند که ممکن است خودشان اشتباه کنند.
البته ممکن است بیش از حد بی تعصب شوند و تا جایی پیش روند که هیچ ایده ای را با اعتبار ندانند و نتوانند حقیقت را به آن نسبت دهند. ما باید قبول کنیم که ممکن است حق به جانب طرف مقابل باشد و آنها باید تلاش کنند که دلیل ادعای خود را ثابت کنند و اگر این کار را نکردند، می توانیم آن افکار و ادعاها را باطل کرده و حقیقت نپنداریم!.

تفاوت گذاشتن بین احساس و منطق
حتی اگر دلایل منطقی و تجربی مشخصی برای قبول یک ایده در دست بود، احتمالاً دلایل احساسی و روانشناسی هم برای قبول آن داریم، دلایلی که ممکن است خیلی از آن مطلع نباشیم. در تفکر انتقادی این مسئله اهمیت زیادی دارد که یاد بگیریم بین این دو، تفاوت قائل شویم چون احتمال دخالت دومی در اولی بسیار زیاد است.
دلایل احساسی ما برای قبول چیزی ممکن است کاملاً قابل درک باشد اما منطق پشت آن باور، درست نباشد، دیگر نباید اعتقادمان را منطقی بدانیم. اگر قرار است واقعاً با دید تردید و عادلانه به اعتقاداتمان نظر کنیم، آن وقت باید بتوانیم احساساتمان را کنار گذاشته و منطق و استدلال را به تنهایی تعریف کنیم.

بحث کردن از روی علم نه جهالت
از آنجا که همیشه روی اعتقاداتمان سرمایه گذاری های احساسی و روانشناسی هم می کنیم، عجیب نیست که بدون در نظر گرفتن علم و منطق آن، جلو رفته و از عقایدمان دفاع کنیم. گاهی بعضی افراد با این که می دانند چیز زیادی در مورد یک موضوع نمی دانند، به پشتیبانی از آن برمی خیزند.
کسی که قصد تمرین کردن تفکر انتقادی را دارد نباید تصور کند که همه چیز را در مورد یک موضوع می داند. چنین فردی باید حتی به طرف مقابلش در بحث اجازه دهد که نکته جدیدی در مورد آن موضوع به او بیاموزد.

احتمال، قطعیت نیست
ایده هایی هستند که درست اند و ایده هایی هم هستند که قطعاً درست اند اما واقعیت این است که نمی توانیم در مورد درستی اکثر مسائل قطعیت داشته باشیم، مخصوصاً آن مسائلی که موضوع بحث بسیاری از مذاکرات و مناظرات هستند.
وقتی کسی تفکر انتقادی را تمرین می کند، باید به یاد داشته باشد که این که می توانند یک نتیجه گیری داشته باشند احتمالاً درست است نه قطعاً. برخی حقایق نیازمند یک عقیده محکم و راسخ هستند اما برای حقایق احتمالی نظر تجربی و آزمایشی بسنده می کند. این یعنی باید آن را با همان قدرت شواهد و دلایل آن قبول کنیم!.

منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

 

تفکر انتقادی چیست؟
انتشار : ۱۸ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

آشنایی با فرشتگان


از وقتی که آدم های روی زمین خودشان را شناخته اند، همیشه بوده اند کسانی که برایمان قصه خلقت آدم را تعریف کرده باشند و برایمان از روزی گفته باشند که به خواست خداوند، انسان، این موجود خاکی، دردانه ی خلقتش شد و صدایش کرد «اشرف مخلوقات» اشرف مخلوقاتی که همه ی فرشته ها به سجده در برابرش محکوم شدند!.

خداوند در کنار همه ی ملائکه، فرشتگانی را برای رسیدن به امور بندگانش خلق نموده است، فرشته هایی که هر کدام در دنیا وظیفه ای خاص را بر عهده دارند.

فرشته‌ها مخلوقاتی روحانی‌اند که قبل از انسان آفریده شده‌اند، همیشه رو به سوی خدا دارند و در تمامی ادیان و فرهنگ‌ها هم حضور دارند. آن‌ها بال و پر دارند و در عالم بالا سیر می‌کنند.

می‌گویند ظاهرشان با هم‌دیگر متفاوت است. موجوداتی غیرخاکی که بعضی‌شان پیام‌آوران از سوی خدا هستند، مثل میکائیل، اسرافیل، جبرئیل، عزرائیل و… که فرشتگان مقرب درگاه خدا هستند.

به باور مسلمانان، دو فرشته روی شانه‌های راست و چپ هر انسان قرار دارند و کارهای خوب و بد او را ثبت می‌کنند.

در فرهنگ مسیحیت، فرشته‌ها از انسان‌ها مراقبت می‌کنند.

در بین یهودی‌ها، به منزله‌ی بندگان خدا هستند و فرامین او را روی زمین اجرا می‌کنند.

فرشته‌ها در بسیاری از باورهای عامیانه نماد پاکی و خیرخواهی‌اند. می‌گویند با هر قطره باران یک فرشته روی زمین فرود می‌آید.

فرشته ها دو گروهند: فرشته های نگهبان و فرشته های مقرب یا ابرفرشته ها.

فرشته های نگهبان، همان طور که از نامشان پیداست، وظیفه ی مراقبت و محافظت از ما را به عهده دارند و این ربطی به این که ما آدم خوبی باشیم یا بد ندارد آنها وظیفه ی خود را انجام می دهند.

در کتاب آشنایی با فرشتگان، دکتر دورین ویرچو گفته: هر انسانی حداقل ۲ فرشته ی نگهبان داره یکی قدرتمند و بی باک برای اطمینان از این که رسالت خودمان را در زندگی به سرانجام برسونیم و اون یکی خیلی لطیف تر که کارش آرامش و تسکین دادن ماست اما بعضی از افراد خیلی بیشتر از دو فرشته ی نگهبان دارند.

احاطه شدن توسط تعدادی زیاد از فرشته می تواند منافع زیادی برای ما داشته باشد چون آنها مانند یک سپر از ما مراقبت می کنند.

کتاب آشنایی با فرشتگان را با لینک مستقیم دانلود رایگان از طریق پیکوفایل.کام دریافت کنید!.

دژاوو - وقایع از پیش دیده شده


پدیده دژاوو (آشناپنداری) - وقایع از پیش دیده شده

دژاوو(deja vu) یک واژه فرانسوی به معنی "از پیش دیده شده" می باشد.
دژاوو عبارت است از احساسی که گویی شما صحنه، فرد و یا شیئی را قبلاً دیده و تجربه کرده اید، در حالی که برای نخستین بار است که با آن مواجه میشوید. این احساس آشنایی عجیب و غریب معمولاً با بهت و ترس نیز همراه است. وجه تمایز آن با پیش آگاهی (precognition) آنست که دژاوو درحین واقعه تجربه میگردد و نه پیش از آن.
70 درصد افراد جهان حداقل یک بار در طول زندگی خود چنین پدیده ای را تجربه کرده اند.
بیش از 40 نظریه در رابطه با علت پیدایش این پدیده مطرح گردیده است.
حالت دژاوو معمولاً بین 10 تا 30 ثانیه به طول می انجامد.
اصطلاح دژاوو برای نخستین بار توسط امیل بویراک در سال 1876 میلادی مطرح گردید.

دلایل غلط بروز دژاوو:
تناسخ روح - دخالت روح انسان - روشن بینی - حواس فراطبیعی - پیش آگاهی.

دژاوو مزمن:
برخی افراد سالخورده به طور مداوم چنین پدیده ای را تجربه می کنند. حتی از مراجعه به پزشک سرباز می زنند، چرا که تصور می کنند قبلاً به پزشک مراجعه کرده اند، اما مشکلشان حل نگردیده است. به باور پژوهشگران این افراد دارای نارسایی در لوب گیجگاهی می باشند. مداراتی که وقتی شما چیزی را به خاطر می آورید فعال می گردند، در این عارضه همواره در حالت روشن باقی می مانند. بنابراین خاطراتی را خلق می کنند که عملاً وجود نداشته اند.

دژاوو به دو دسته تقسیم بندی می گردد:
1. دژاوو تداعی گر:
در افراد سالم روی می دهد. این حالت هنگامی که شما چیزی را می بینید، می شنوید و یا می بویید، احساسی را در شما پدید می آورد، که در آن چیزهایی که پیشتر دیده اید، شنیده و یا بوییده اید را برایتان تداعی می کند. این نوع دژاوو یک تجربه مبتنی بر حافظه است و مراکز حافظه در مغز مسئول پیدایش آن می باشند.

2. دژاوو بیولوژیکی:
در افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی روی می دهد. این بیماران معمولاً درست پیش از تجربه تشنج، دژاوو را تجربه می کنند. این نوع دژاوو با نوع قبل به طور واضح و بارزی متفاوت است.
فردی که دژاوو بیولوژیکی را تجربه می کند، به واقع باور دارد که این شرایط را عیناً در گذشته تجربه کرده است، و نه یک احساس لحظه ای که فوراً ناپدید می شود.

نکته: دژاوو در اختلالات روانی نظیر اضطراب، افسردگی، اختلالات گسستگی و اسکیزوفرنیا نیز مشاهده میگردد.

نکته: رده سنی بین 15 تا 25 سال بیش از سایر گروه های سنی دژاوو را تجربه می کنند. تجربه دژاوو با افزایش سن کاهش می یابد.

نکته: پدیده دژاوو بیشتر توسط افرادی که بیشتر سفر میکنند، متمول بوده، از تحصیلات بالاتری برخوردارند، قوه تخیل فعال تری دارند، قادر به یاد آوری رؤیاهای خود هستند و روشنفکرتر هستند تجربه می گردد.

نکته: برخی پژوهشگران اعتقاد دارند دژاوو بیشتر در زمان هایی که فرد مضطرب و دارای استرس است بیشتر تجربه می گردد. برخی نیز عکس این فرضیه را قبول دارند یعنی هر چه فرد آرام تر و آسوده خاطر تر باشد، احتمال این که دژاوو را تجربه کند بیشتر است.

• نظریه های پیشتاز:
1. توجه تقسیم شده (divided attention):
این نظریه به نظریه تلفن همراه نیز شهرت دارد، هنگامی که ما حواسمان به چیزی منحرف می گردد (صحبت با تلفن همراه)، باز به طور نیمه خودآگاه (زیر آستانه ای) وقایع پیرامون خود را به حافظه می سپاریم، اما ممکن است آنها را به طور آگاهانه در حافظه خود ثبت نکنیم. سپس وقتی که ما فرصت می یابیم به عملی که در حال انجامش میباشیم تمرکز یابیم (رانندگی)، پیرامون ما آشنا به نظر خواهند رسید.

برای مثال وقتی که شما برای نخستین بار وارد منزلی می شوید، توجه شما بیشتر به صاحبخانه معطوف است، اما مغز شما در این حین خانه را از حیث دیداری، شنیداری و یا بویایی مورد پردازش قرار میدهد و شما وقتی که به خانه نظر می افکنید، چنین می پندارید که قبلاً آن جا بوده اید.

تجربه اولیه یا به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و یا بدرستی و با جزئیات در حافظه رمز گذاری نشده است. بنابراین شرایط فعلی آغازگر یادآوری اجزاء از گذشته می شود. فرد از آنجایی که دقت کافی نکرده، عمده تجربه اولیه را فراموش کرده است. تجربه اولیه ممکن است چند ثانیه تا چند دقیقه قبل از حالت دژاوو روی داده باشد.

نکته: ذهن ناخودآگاه، اندکی سریع تر از ذهن خودآگاه ما شرایط پیرامون ما را پردازش و ادراک می کند.

2. نظریه ی هولوگرام (hologram theory):
خاطرات همچون هولوگرام می باشند یعنی شما می توانید کل تصویر 3 بعدی را توسط هر کدام از اجزاء کل بازآفرینی کنید. هر چه آن اجزاء کوچک تر باشند، تصویر نهایی مبهم تر خواهد بود.

دژاوو هنگامی رخ می دهد که برخی از جزئیات موجود در محیطی که ما در آن حضور داریم (صحنه، بو، صدا) مشابه برخی بقایای خاطره ما از گذشته است، که مغز ما صحنه کامل را از روی اجزاء (موجود فعلی) بازآفرینی کرده است.

3. پردازش دوگانه (dual proccesing) و یا تأخیر دیداری:
این پردازش مبتنی است بر این که چگونه مغز، اطلاعات جدید را پردازش کرده و خاطرات کوتاه مدت و بلند مدت را ذخیره می کند. به باور برخی دانشمندان پاسخ به تأخیر افتاده نورولوژیکی علت دژاوو است. از آنجایی که اطلاعات به مرکز پردازش مغز از طریق بیش از یک مسیر وارد می گردد، امکان دارد که گاه آن تلفیق و ترکیب اطلاعات با یکدیگر همزمانی نداشته باشند. لوب گیجگاهی چپ مغز مسئول طبقه بندی اطلاعات ورودی می باشد.

لوب گیجگاهی اطلاعات را دو مرتبه، با یک تأخیر چند میلی ثانیه ای بین ارسال دو پیام دریافت می کند. یک بار مستقیماً و یک بار دیگر از راه انحرافی از نیمکره راست مغز. چنانچه تأخیر ارسال پیام دوم اندکی بیشتر از معمول طول بکشد، مغز ممکن است اطلاعات را به غلط زمان بندی کرده و به عنوان یک حافظه پیشین ثبت کند، که در این صورت حس ناگهانی آشنایی به انسان دست می دهد.

- مسیر سیگنال های دو چشم به سمت مغز از حیث طول اندکی متفاوت است. مغز اطلاعات را از یک چشم دریافت کرده و فوراً در حافظه ثبت می کند. لحظه ای بعد سیگنال از چشم دوم به مغز می رسد.
سپس مغز فوراً در می یابد که اطلاعات دریافتی آشنا است، دقیقا مشابه آنچه در حافظه موجود است. هرگاه اختلاف ورود اطلاعات دو چشم بیش از 0.025 ثانیه به طول انجامد، ممکن است مغز دو تصویر را یک تصویر واحد تفسیر نکرده و حالت دژاوو به انسان دست دهد.

- انسان در واقع دو روش پردازش اطلاعات دیداری مجزا در مغز خود دارد. یک مسیر ساقه مغز که در مراحل اولیه تکامل، مغز برای پردازش اطلاعات دیداری از آن استفاده می کرده است و مسیر جدید تالاموس که انسان امروزی از آن استفاده می کند، چرا که کارآمدی و سرعت عمل آن بیشتر است.
سرعت پردازش اطلاعات دیداری در مرکز تالاموس 0.025 ثانیه سریع تر از مرکز ساقه مغز است. برخی افراد که کماکان مسیر قدیمی ساقه مغزشان فعال است، مغز دو تصویر مجزا از یک صحنه دریافت می کند که دژاوو را پدید می آورد.

4. منابع دیگر خاطرات:
ما دارای خاطرات ذخیره شده فراوانی از جوانب گوناگون زندگی خود هستیم. نه تنها از تجارب شخصی خودمان بلکه از تجارب دیگران، فیلم های سینمایی، تصاویر و کتاب های که مطالعه کرده ایم.
ما ممکن است خاطرات محکمی از چیزهایی که دیده و یا خوانده ایم در حافظه مان داشته باشیم، بدون این که آنها را شخصاً تجربه کرده باشیم. به مرور زمان این خاطرات ممکن است به ذهن ما رانده شوند.
وقتی ما چیزی را می بینیم و تجربه می کنیم که بسیار شبیه یکی از همین خاطرات است، به ما احساس دژاوو دست می دهد.

5. رؤیاها:
عقیده بر آن است که رؤیاها مستقیماً بدون ورود به حافظه کوتاه مدت در حافظه بلند مدت ثبت می شوند. دژاوو ممکن است خاطره یک رؤیای فراموش شده با عناصر یکسان در تجربه فعلی در بیداری باشد.

6. عقیده زیگموند فروید:
دژاوو هنگامی روی می دهد که فرد خود به خود یک خیالپردازی ناخوداگاه را به خاطر می آورد. از آنجایی که (آن خیالپردازی) ناخودآگاه است مضمون و محتوای خیال پردازی از سطح آگاهی بلوکه شده است. اما حس آشنایی (به خودآگاه) نشت می کند و تجربه دژاوو را پدید می آورد.

7. اختلال در فرآِیند حافظه علت ایجاد دژاوو می باشد:
مراکز حافظه در مغز:
1. قشر پیش پیشانی + هیپوکامپ (hippocampus): مسئول یادآوری آگاهانه می باشند.
2. اتصالات قشر مخ + قشر پاراهیپوکامپال (parahippocampal gyrus): مسئول احساس آشنایی می باشند.

نکته: قشر پاراهیپوکامپال (parahippocampal gyrus) ما را قادر می سازد تا تعیین کنیم چه چیز برایمان آشنا و چه چیز آشنا نیست (بدون بازیایی خاطره خاص آن). مسئولیت حافظه بلند مدت را نیز بر عهده دارد.
نکته: هیپوکامپ ما را قادر می سازد تا آگاهانه وقایع را به خاطر آوریم.
3. آمیگدال (بادامه) (amygdala): مسئولیت هشیاری ما در زمان حال را بر عهده دارد.
4. هیپوتالاموس (hypothalamus): مسئولیت حافظه ی کوتاه مدت انسان را بر عهده دارد.

ما اطلاعات را از محیط می گیریم و آن را در حافظه کوتاه مدت خود نگه می داریم و سپس با حافظه بلند مدت خود مقایسه کرده و تصمیم گیری می کنیم. اما دژاوو وقتی پیش می آید که اطلاعات دریافت شده از محیط به جای پردازش شدن در بخشی از مغز که مسئول پردازش زمان حال است (بادامه) به دلایل خاصی در قسمت های مربوط به حافظه کوتاه مدت یا بلند مدت (هیپوتالاموس یا پاراهیپوکامپال) پردازش می شوند. در این شرایط چیزهایی که از محیط توسط مغز دریافت می شوند، برای انسان احساس "خاطره بودن" می دهند و در اینجا است که حالت دژاوو به انسان دست می دهد.

نکته: دژاوو زمانی رخ می دهد که قسمت پاراهیپوکامپال به طور موقت بر اثر فعالیت طبیعی هیپوکامپ فعال می گردد.
نکته: همپوشانی میان سامانه های عصبی، مسئول حافظه ی کوتاه مدت و حافظه ی بلند مدت، علت ایجاد دژاوو می باشد.

انواع دژاوو:
deja vecu = از پیش تجربه شده.
deja senti = از پیش حس شده.
deja visite =از پیش بازدید شده.
deja voulu = از پیش آرزو شده.
deja entendu = از پیش شنیده شده.
deja eprouvre = از پیش تجربه شده.
deja fait = از پیش انجام شده.
deja pense = از پیش اندیشیده شده.
deja su = از پیش دانسته شده.
deja dit = از پیش بیان شده (مضمون).
deja lu = از پیش خوانده شده.
deja reve = از پیش در رؤیا دیده شده.
deja parle = از پیش بیان شده (عین واژه ها).
deja recontre = از پیش ملاقات شده.

نکته:
جامائس وو (جومس وو) jamais vu:
جومس وو به معنی"هرگز دیده نشده" حالت عکس دژاوو می باشد. هرگونه وضعیت و صحنه آشنا که برای ناظر ناآشنا به نظر رسد. فرد در یک لحظه یک شخص، واژه و یا مکان آشنا را نمی تواند تشخیص بدهد و تصور می کند تا به حال با آن روبرو نشده است. مثلاً وقتی با دوست خود در حال صحبت کردن می باشید، ناگهان تصور می کنید با یک فرد غریبه در حال گفتگو هستید.

نکته:
پرسک وو (presque vu) :
پرسک وو به معنی"تقریباً دیده شده" می باشد. به حالتی اطلاق می گردد که اطلاعات آشنا بوده و اما دسترسی به آنها امکان پذیر نیست. اصطلاح "نوک زبان بودن" می باشد.
منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

 

دژاوو - وقایع از پیش دیده شده
انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۹

برچسب های مهم

ادویه جات و افزایش طول عمر


ادویه جات و افزایش طول عمر

اگر غذای فلفل دار و تند می خورید، بیشتر عمر خواهید کرد.
امروزه، تحقیقات نشان می دهد کسانی که غذاهای فلفل دار با سس های تند را در برنامه غذایی خود جا می دهند، سالم تر و طولانی تر از افرادی که غذاهای تند نمی خورند زندگی خواهند کرد.
پس به راهتان ادامه بدهید، مقدار بیشتری فلفل به تخم مرغتان اضافه کنید و مقداری گالینا بلانکا روی استیک بریزید. با این کار زندگیتان را بهتر و طولانی تر خواهید کرد.

تاریخچه ی انواع فلفل ها
فرهنگ های بسیاری در سرتاسر جهان در طول سال ها از ادویه ها و سس های تند، نه فقط برای مزه، استفاده کرده اند.
فلفل و ادویه های تند و سایر ادویه جات در ابتدا در تمدن های باستانی برای تزئینات و مصارف داروئی استفاده می شد.
امروزه، ترکیبات بسیاری از غذاهای سنتی هنوز در امریکای لاتین، آسیا، خاورمیانه و آفریقا مورد استفاده قرار می گیرند.
متداول ترین نوع فلفل که در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد، شیلی پِپِر یا همان فلفل قرمز است که بعد از نمک، محبوب ترین ادویه به حساب می آید. این نوع فلفل ابتدا در پرو، مکزیک و توسط سرخپوستان امریکایی 1000 سال قبل از میلاد مسیح در قرن 15 و 16 استفاده می شد.

فلفل قرمز و سایر انواع فلفل های ادویه دار توسط کاشفین به سایر جهانیان در اروپا، آسیا و افریقا معرفی شدند.
اخیراً چین، ترکیه، نیجریه، اسپانیا و مکزیک بزرگ ترین تولید کننده های فلفل قرمز دز جهان هستند و محصولات خود را به همه ی نقاط صادر می کنند.
امروزه، یافتن این نوع فلفل ها و سایر ادویه جات تند کار بسیار ساده ای است. در هر سوپرمارکتی یافت می شود. چرا ادویه جات تند سلامتی بخش هستند؟‌
تمام فایده ها و اثرات مثبت فلفل قرمز و سایر فلفل های تند در کپسای سین، شیره این فلفل هاست که تندی این فلفل ها نیز به خاطر وجود این ماده است.

کپسای سین ماده ای بی بو و بی مزه است و از نظر علمی ثابت شده است که در بسیاری از موارد از قبیل فشار خون، کلسترول، درد مفاصل، افسردگی و مشکلات گوارشی برای سلامتی مفید است.

کپسای سین ابتدا درد را کمی تحریک می کند اما بعد شدت آن را کاهش می دهد. به این دلیل معمولاً از کپسای سین به عنوان درمانی مناسب برای رهایی از درد به خصوص برای درد های بعد از عمل جراحی، درد مفاصل، درد گلو و ناراحتی های پوستی خاص استفاده می شود. اما فلفل ها تنها مواد تند مزه ای نیستند که سلامتی شما را بالا می برند.

زردچوبه که ماده ی اصلی بسیاری از سس های تند و کاری ها است و اولین بار در غذاهای خاورمیانه، هند و آسیای جنوب شرقی یافت شده است، نیز بسیاری فایده ها از خود نشان داده است.

ماده ی اصلی زردچوبه، کارکامین است که پیشرفت بعضی امراض ویروسی را در بدن کند می کند.

اخیراً هم نتایجی در مورد بروز بیماری آلزایمر نشان داده است و می تواند به عنوان دارویی جلوگیری کننده در این رابطه استفاده شود.

تحقیقات اخیر نشان می دهد که در فرهنگ هایی که در برنامه ی غذایی خود از فلفل و ادویه جات استفاده می کنند، بیماری های سرطانی و حملات قلبی و انسداد جریان خون کمتر اتفاق می افتد.

غذاهای تند بخورید، بیشتر زندگی کنید.

گفته می شود که فلفل قرمز و سایر ادویه جات تند باعث تنگی نفس، زخم معده و دل درد می شود.

باید بگوییم که به جز تنگی نفس، از بیشتر ادویه جات و سس های تند در حقیقت برای علاج یا جلوگیری از این ناخوشی ها استفاده می شود.

رژیم های غذایی که در آن ها بسیار از فلفل قرمز و سایر فلفل های حاوی کپسای سین و بسیاری ادویه های تند دیگر مثل زردچوبه استفاده می شود، سلامتی عمومی بدن را بالا می برد و ممکن است از خیلی بیماری های جدی و خطرناک جلوگیری کند.
منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

چگونه دروغگو را تشخیص دهیم؟


چگونه دروغگو را تشخیص دهیم؟

همه ی ما در زندگی فرد دروغگویی را سراغ داریم. یک لاف زن حرفه ای. فردی که حتی اگر تلاش هم کند، باز هم نمی تواند از دروغ گفتن دست بردارد. او در مورد هر چیز و همه چیز دروغ می گوید. تعداد خانم هایی که با آنها قرار ملاقات گذاشته، مسائل کاری، استعدادهایش، تحصیلات و در یک کلام همه چیز. او می خواهد با این کار خودش را بزرگتر جلوه داده و در دیگران تأثیر بگذارد.
دلیل دروغگویی هر چیزی که باشد، کسی به این قبیل افراد احترام نمی گذارد. هیچ کس روی آنها حساب باز نمی کند و برای شخصیتشان نیز ارزش قائل نیست. من این کلام را بارها و بارها تکرار کرده ام: مرد است و حرفش.

توانایی تشخیص دروغ
اعماق وجود بیشتر انسانها پاک و محجوب است. آنها هر چقدر هم که تلاش کنند و دروغی بگویند که به اصطلاح مو لای درزش نرود، باز چشمانشان گویای تمام حقایق است. چشم ها هیچ گاه دروغ نمی گویند. اگر شما یک تبه کار حرفه ای هم باشید، چشمانتان هیچ گاه نمی توانند کسی را فریب دهند. پس چرا خودتان را بیهوده به زحمت می اندازید؟
من می توانم یک فرد دروغگو را زودتر از هر کسی شناسایی کنم.
به راحتی توانایی تشخیص حقیقت را پیش از این که هیچ حرفی رد و بدل شود دارم. حرکات بدن گویای تمام حقایق هستند. اما اگر مطمئن هستید که آنها در روز روشن در حال دروغ گفتن هستند، نباید به سرعت عکس العمل نشان دهید. این کار باعث می شود که فرد مقابل احساس شرمندگی و خجالت زدگی کند؛ او فقط می خواهد به نوعی خود را در جلوی چشم همگان بزرگ تر جلوه دهد. (بعد از همه این حرف ها، به هر حال روزی فرا می رسد که یک فرد لاف زن از کرده خود پشیمان می شود، حالا چرا شما فردی باشید که او را به شرمندگی می رساند؟).

گاهی اوقات بهتر است به شخص دروغگو نشان دهیم که فقط به خاطر دلایل ضمنی خودمان، دروغش را می پذیریم. این کار باعث می شود که او کمی بترسد و دفعه آینده دروغ نگوید. معمولاً انسان ها خیلی مودب تر و با سیاست تر از این هستند که بخواهند کسی را دروغگو بخوانند به همین دلیل آدم های دروغگو توانایی هایشان را دست بالا می گیرند و هر روز بیش از پیش دروغ می گویند.

برخی افراد نمی دانند چگونه دروغ بگویند
به طور کلی بیشتر افراد دروغگوهای ماهری نیستند. چرا؟ به این دلیل که همیشه اشکالاتی در داستان های آنها وجود دارد. به عنوان مثال اگر مرخصی استعلاجی می گیرید، پس چرا روز بعد سرحال و شاداب سر کار آماده می شوید؟ دلیلش این است که این جور افراد توانایی دیدن دورنمای بزرگتر را ندارند. آنها نمی دانند که چگونه باید بر روی سخنان کذبشان درپوش بگذارند به همین دلیل همیشه دستشان رو می شود.

من کارمندی داشتم که وظیفه داشت هر هفته گزارشات تحقیقاتی را برایم مهیا کند. روی میزم، هر دوشنبه، درست مثل ساعت. یک روز او دیر حاضر شد، در حالی که هیچ چیز در دست نداشت وارد اتاق شد و داستانی ساختگی برای عدم جمع آوری اطلاعات برایم تعریف کرد. جدا از این که هر بهانه ای هم که میآورد (اصلاً به من مربوط نبود که چرا نتوانسته) او به من دورغ هم می گفت.

کارمند عزیز ما به جای جمع آوری اطلاعات یک هفته در شمال مشغول ماهیگیری بوده. آیا فکر نمی کرد که من می توانم به راحتی حقیقت را دریابم؟ او مثل یک کبک سرش را به داخل برف فرو برده بود و تصور می کرد که دیگران نیز توانایی دیدن هیچ چیز را ندارند. بهانه های او واقعاً واهی و غیر قابل باور بودند. من قبلاً فکر می کردم جوان فعال و پر کاری است، اما در آن زمان از چشمم افتاد و کسی جز یک دروغگو نبود. او فقط می خواست مثل یک مرد رفتار کند، اما توانایی آن را نداشت. البته من اجازه پیش روی را از او سلب نکردم، اما به راستی لنگان لنگان تا کجا می توان جلو رفت؟

یکی دیگر از کارکنانم روزی برایم یک دست کت شلوار با مارک "آرمانی" هدیه آورد. من از او پرسیدم که اصل است یا خیر (در صورتی که می دانستم مارک لباس قلابی است) اما او با کمال خونسردی گفت اصل است و افزود "من آن را از یکی از عمده فروشی های آرمانی خریداری کردم و فروشنده به من اطمیان خاطر داد که جنس اصلی است." به هر حال چه کارمند من دروغ می گفت، چه عمده فروش آن قدر کودن بوده که جنس اصل و فرع را تشخیص نمی داده، در اینجا شناسایی کاذب، کمی دشوار به نظر می رسد. به نظر شما احتمال دروغگویی کدام یک بالاتر است؟ بله دقیقاً، خیلی خوبه، دارید یاد میگیرید.

قبول اشتباهات، صداقت
برخی بیش از اندازه نادان هستند، ذهنشان کار نمی کند، توانایی های خود را بیش از اندازه بالا تصور می کنند و فکر می کنند که در مرکز توجه جهان قرار دارند. آنها تصور می کنند که با اتکا به دروغ به راحتی می توانند خودشان را از شر تمام مشکلات خلاص کنند، اما در نهایت دود این کار وارد چشمان خودشان می شوند. زمانی که دروغ می گویید نه تنها ارزش شما در نظر اطرافیانتان از بین می رود، بلکه انسانیت شما نیز نابود می شود. گفته هایتان حقیقت ندارند، همه آنها وهم و فریب هستند. در این حالت چگونه می توانید انتظار داشته باشید که دیگران شما را جدی بگیرند؟

اگر کسی دروغ بگوید چیزی نمی گذرد که به او برچسب دروغگویی می چسبانند و نام چوپان دروغگو بر او می گذارند. همه چیز برایتان تمام خواهد شد.
زمانی که در شرایطی گیر می کنید که برای رهایی از آن مجبور هستید اندکی قوه تخیل خود را به کار بیندازید، بهتر است دهنتان را ببندید و چیزی نگویید. به جای دروغ گفتن به اشتباهات خود اعتراف کنید و تا در نظر همگان بزرگ تر جلوه کنید. صادق باشید و همه ی مردم را نیر به صداقت فرا خوانید. هر کاری که انجام دهید نتیجه ی آن را به زودی می بینید حال چه در شغل چه در زندگی خانوادگی!.

به یاد داشته باشیم که چینی ها دور زمان را به صورت یک چرخه در نظر می گیرند که همه چیز روزی به سمت جایگاه اولیه خود باز می گردد؟ این حقیقت دارد.
حرف ها و دروغ هایی که از دهانتان خارج می شود درست مثل شمشیری است که به دست دشمن می دهید، پس هیچ گاه به دست افراد سلاحی ندهید تا در آینده بر علیه خودتان از آن استفاده کنند.

دروغ گفتن به خانم ها
یک استثنا برای قانون "اصلاً دروغ نگویید"، خانم ها هستند. اگر دروغ مصلحتی نگویید (مانند تعریف از هیکل، دست پخت، علاقه به مادر زن،...) در زندگی نمی توانید به هیچ خانمی نزدیک شوید. این به این دلیل نیست که کذب خوب است بلکه دلیل آن این است که دنیای خانم ها متفاوت بوده و قانون های مخصوص به خود را دارد. بدون دروغ، حقیقت زیاد می شود که اکثر آنها نیز جزء حقایق تلخ به شمار می روند. بین خودمان بماند اما خانم ها مانند آقایون توانایی تحمل تمام حقایق را ندارند. طبیعت آنها این چنین سرشته شده است. بهتر است شکایت خود را به درگاه خداوند ببرید. توجه کنید، شاید کمی دردناک باشد، اما حقیقت دارد.

این مقاله مربوط به ملاقات خانم ها و آقایون نیست، مقاله ای برای صاحب اختیار کردن و قدرت بخشیدن به شما در مسائل شغلی است. فکر نکنید که نباید به خانم ها احترام بگذارید و هر طوری که دلتان خواست با آنها رفتار کنید. فقط می خواستم برای شما این مطلب را روشن کنم که قوانین دنیای تجارت با دنیای عشق و علاقه کمی متفاوت است.

نکاتی برای شناسایی افراد دروغگو
تصور کنید که شما همین دیروز متولد شده اید و نامتان هم "گول خور" است.
در این قسمت نکاتی است تا اگر کسی در حال دروغ گفتن به شما بود بتوانید خیلی سریع آن را تشخیص دهید:
چشم ها
چشم طرف مقابل را بخوانید. اگر آنها بی قرار بود و مردمک چشم بیش از اندازه گشاد شده بود نشانه از دوغگویی است. اگر تمام مدت پایی را نگاه می کرد و یا چشمش به این طرف و آن طرف بود و هیچ گاه مستقیماً به چشم های شما خیره نمی شد بدانید که که حرف هایش کذب محض است.

اگر جلوی دهان و یا قسمت های دیگر صورتش را می گرفت
پیشینیان اعتقاد داشتند که هر گاه کسی بینی خود را بخاراند در حال دروغ گفتن است. من خرافاتی نیستم اما یک انسان راستگو هیچگاه زمان پاسخ به پرسش ها بینی خود را نمی گیرد، فین فین نمی کند و آن را نمی خاراند. اگر به این طرف و آن طرف حرکت می کرد تا به نحوی در تمرکز شما نسبت به موضوع مورد بحث اختلال ایجاد کند. من من کردن و بعد درست کردن کلمات (شاید این اتفاق برای خودتان هم پیش آمده باشد در چنین شرایطی اصلا لازم نیست که برگردید و کلمات غلط تلفظ شده را مجدداً تکرار کنید).
اگر تنها اشاره مختصری به جزئیات قضیه می شود و همان حرف ها را برای متقاعد کردن خودش چندین بار تکرار می کند. او خیلی مشکوک به نظر می رسد درست مثل یک وکیل در زمان دفاع از متهم. داستان او پیچیده و تا حدی تحریف شده است و باعث گیج شدن می شود. دائما در حال تغییر دادن موضوع مورد بحثی است، پرسش های انحرافی می پرسد و به سؤالات شما نیز پاسخ نمی دهد. همیشه در زمان جواب دادن به سؤالات از جمله "آیا تو به من اعتماد نداری" استفاده می کند.

سؤالاتی را که به نفعشان نیست نمی شنوند. چی؟
آیا در عرض 10 ثانیه راه گوششان مسدود می شود؟
آنها زمانی که از شما خواهش می کنند تا سؤال خود را مجدداً تکرار کنید، زمانی پیدا می کنند تا به گفته های کذب خود شاخ و برگ دهند. جزئیات پس از چند روز از این رو به آن رو می شود (دوباره اگر یک چنین اتفاقی برای خود شما افتاده باشد، حتماً به یاد می آورید که جزئیات را بارها و بارها عوض کردید). چند سال بعد در مورد همان داستان از او سؤال کنید، آن گاه با تلی از دروغ های مختلف روبرو خواهید شد.
منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

 

اصول انجام فعالیت های ورزشی


اصول انجام فعالیت های ورزشی

پیش از اقدام به فعالیت های ورزشی، بایستی بدن را طی مراحلی برای حداکثر نتیجه و به حداقل رساندن آسیب های جسمی آماده ساخت.
هر برنامه ی ورزشی دارای 3 مرحله ی بسیار با اهمیت و ضروری می باشد:
1. گرم کردن بدن (Warn Up):
نخستین گام برای آغاز یک فعالیت بدنی گرم کردن بدن می باشد. مزایای گرم کردن بدن به قرار زیر است:
- افزایش سرعت انقباض و از انقباض خارج گشتن عضلات.
- تسهیل مصرف اکسیژن. زیرا در عضلات گرم شده سرعت آزادسازی اکسیژن از هموگلوبین ها افزایش می یابد.
- تسهیل جریانات عصبی و متابولیسم داخل عضلات بدن.
- افزایش جریان خون به عضلات.
- افزایش تدریجی حرارت بدن.
- کاهش آسیب ها و صدمات ورزشی به خاطر افزایش قابلیت ارتجاعی عضلات.
- کاهش گرفتگی عضلات و جلوگیری از افزایش ناگهانی فشارخون و حرارت بدن.
- آماده سازی سیستم عصبی، رباط ها، مفاصل، عضلات، سیستم قلبی-عروقی و سیستم عصبی برای انجام فعالیت ورزشی خاص.
- بهبود جریان خون قلب و افزایش انعطاف پذیری عضلات.
- آماده سازی ذهن و روان ورزشکار.

اجزاء تشکیل دهنده مرحله گرم کردن:
- دویدن آهسته به مدت 5 تا 10 دقیقه. هدف: افزایش حرارت بدن و عضلات.
- حرکات کششی به مدت 10 تا 15 دقیقه. هدف: افزایش دامنه حرکت و نرم کردن عضلات.
- تمرینات ویژه ورزش موردنظر به مدت 10 دقیقه.

2. انجام فعالیت ورزشی موردنظر.

3. سرد کردن بدن (Cool Down):
پس از پایان یافتن فعالیت بدنی بایستی اقدام به سرد کردن تدریجی بدن کرد. معمولاً اغلب افراد این مرحله را حذف می کنند اما باید بدانند که این مرحله بسیار مهم بوده و حذف آن می تواند منجر به آسیب های ناخواسته گردد.
مزایای این مرحله به قرار زیر است:
- کاهش احتمال سرگیجه و حتی از هوش رفتن به سبب تجمع خون سیاهرگی در انتهای دست ها و پاها.
- کاهش تدریجی درجه حرارت بدن.
- کمک به پراکنده سازی و پاک سازی عضلات از مواد زائد حاصل از متابولیسم (اسید لاکتیک) تجمع اسید لاکتیک سبب درد عضلات پس از فعالیت بدنی می گردد.
- کاهش گرفتگی و درد عضلانی.
- کاهش سطح آدرنالین درخون.

اجزاء تشکیل دهنده مرحله سرد کردن:
- دویدن آهسته به مدت 5 تا 10 دقیقه.
هدف آن: کاهش تدریجی دمای بدن و زدودن مواد زائد حاصل از متابولیسم در عضلات.
- حرکات کششی به مدت 5 تا 10 دقیقه.
هدف آن: کاهش گرفتگی و درد عضلات پس از فعالیت بدنی و زدودن مواد زائد.

انعطاف پذیری (Flexibility): قابلیت عضلات و تاندون ها برای کشیده شدن انعطاف پذیری نام دارد. در واقع انعطاف پذیری توانایی استخوان های بدن در میزان حرکت آنها در جهات مختلف حول مفاصل می باشد.
قدرت (Strength): میزان توانایی عضلات برای اعمال نیرو در زمان کوتاه.
استقامت (Indurance): میزان توانایی عضلات در انجام فعالیت گروهی در مدت زمان طولانی.
چالاکی (Agilty): میزان توانایی فرد در تغییر دادن جهت حرکت بدن به طور سریع.
تعادل (Balance): توانایی حفظ تعادل در وضعیت سکون و یا حرکت.
سرعت (Speed): توانایی حرکت دادن بخش و یا تمام بدن به طور سریع.

حرکات کششی (Stretching)
حرکات کششی بسیار ضروری و مفید می باشند و انواع آن به شرح زیر است:
- پویا (Dynamic):
در این نوع حرکات کششی عضلات نیز حرکت دارند. شامل حرکات آرام و کنترل شده ای می باشند که به تدریج به سرعت و دامنه آنها افزوده می گردد. مانند بالا و پایین کردن دست ها از ناحیه کتف. نباید آن را با حرکات کششی بالستیک (Ballistic) اشتباه گرفت. حرکات کششی بالستیک شدید بوده و هدف آن انجام حرکات فراتراز دامنه حرکت مفاصل و عضلات میباشد که خطرناک بوده و انجام آن را توصیه نمی کنیم.

- ایستا (Static):
بی خطر تر از بقیه می باشد. در این کشش ها در مفاصل حرکت وجود نداشته و عضلات به تدریج کشیده می گردند. در واقع عضلات تا یک حدی کشیده شده و در همان وضعیت ثابت نگاه داشته می گردد (20-6 ثانیه). خود آن به دو نوع تقسیم بندی میگردد یکی حرکات کششی ایستایی فعال مانند خم کردن و بالا آوردن پا از ناحیه کمر و بالا نگاه داشتن آن تنها توسط عضلات و دیگری حرکات کششی ایستایی منفعل و یا غیر فعال مثلاً همان مثال فوق اما نگاهداشتن پا در وضعیت ثابت با کمک دست و یا قرار دادن پا روی میز و یا گرفتن پا توسط فرد دیگر.

- ایزومتریک (Isometric):
در این حالت همانند حالت حرکات کششی ایستا حرکت در مفاصل وجود ندارد. اما تفاوت آن این می باشد که هرگاه عضله ای کشیده می گردد فرد سعی می کند نیروی مقاومی بر خلاف آن کشش اعمال کند مثلاً در مثال فوق هنگامی که پا بالا آورده می شود و روی میز قرار داده می گردد، فرد به آرامی سعی می کند پای خود را به سمت پایین بازگرداند. در این زمینه، بدن برای تأمین انرژی لازم برای فعالیت عضلانی به دو نمونه فعالیت نیازمند است:
1- فعالیت های هوازی (Aerobic): مانند دویدن هدف از این نوع فعالیت افزایش استقامت و کارایی قلب و عروق می باشد.
2- فعالیت های بی هوازی (Naerobic): مانند بدنسازی. هدف از این نوع فعالیت افزایش قدرت و استقامت عضلات می باشد.

عضلات بدن انرژی مورد نیاز خود را از ماده ای به نام آندوزین تری فسفات (Adenosine Triphosphate=ATP) تأمین می کند. در واقع این ماده تشکیل شده است از نوکلئیتید آدنین که با 3 گروه از مولکول فسفات پیوند برقرار کرده است. هنگامی که این پیوندها گسسته می گردند انرژی آزاد می شود.

هنگامی که گروه نخست فسفات از آ-ت-پ جدا می گردد. آ-ت-پ تبدیل به (Adenosine Diphosphate=ADP) آدنوزین دی سولفات و یک مولکول آزاد فسفات می گردد.
در صورت نیاز باز این روند ادامه یافته و گروه دوم از فسفات از ساختار مولکولی آ-ت-پ جدا گشته و مبدل به آدنوزین منوفسفات می گردد (AMP).

در نخستین مرحله، هنگامی که عضلات شروع به فعالیت شدید می کنند، عضلات انرژی خود را از ATP موجود در اطراف سلول های ماهیچه ای تأمین می کنند.
هنگامی که ATP تبدیل به ADP می گردد مجدداً توسط یک ترکیب فسفات دار پرانرژی به نام کراتین فسفات (Creatine Phosphate) تبدیل به ATP می گردد. این عمل توسط آنزیم کراتین کیناز (CREATINE KINASE) انجام می پذیرد به طوری که این آنزیم مولکول کراتین فسفات را تجزیه کرده و گروه فسفات آن را جدا می سازد. این گروه فسفات نیز با متصل گشتن به ADP مبدل به ATP می گردد. این چرخه تنها قادر به فعالیت تا مدت 10-8 می باشد زیرا به مرور از سطح کراتین فسفات کاسته می گردد.
در مرحله ی بعد بدن باید انرژی خود را از طریقی دیگری که گلیکوژن-لاکتیک (Glycogen Lactic) نام دارد تأمین کند.
گلیکوژن ذخیره کربوهیدراتی عضلات می باشد که سلول های ماهیچه ای آن را به گلوکز تجزیه کرده و با انجام تنفس بی هوازی (Anaerobic) گلوکز را تبدیل به ATP و یک فرآورده جانبی به نام اسیدلاکتیک می کنند.

دوازده واکنش شیمیایی متناوب برای این نوع تنفس باید صورت پذیرد. این نوع تأمین انرژی نیز تنها تا 90 ثانیه جوابگو می باشد زیرا پس از این مدت با تجمع اسید لاکتیک در عضلات بدن سبب خستگی و درد عضلانی می گردد.
هنگامی که بدن فعالیت شدیدی را می خواهد در زمان اندکی انجام دهد مجبور به استفاده از دو روش فوق می باشد زیرا در این مدت اندک بدن قادر به تأمین گلوکز و رساندن آن به عضلات نمی باشد اما پس از سپری شدن مراحل فوق نوبت به تنفس هوازی (Aerobic) عضلات می رسد. پس از سپری شدن 2 دقیقه از آغاز فعالیت تنفس هوازی آغاز می گردد. در این تنفس گلوکز تبدیل به دی اکسید کربن، آب و انرژی می گردد.

گلوکز مورد نیاز از 3 طریق تأمین می گردد:
1. جذب از طریق روده کوچک.
2. تجزیه گلیکوژن موجود در کبد.
3. تجزیه گلیکوژن باقی مانده در سلول های ماهیچه ای.

پس از پایان یافتن ذخیره گلوکز در بدن، انرژی موردنیاز از تجزیه چربی ها به گلوکز و در موارد گرسنگی شدید و فعالیت شدید (که بسیار نادر است) گلوکز از تجزیه اسیدهای آمینه پروتئین ها تأمین می گردد.

تعداد ضربان قلب در وضعیت استراحت در کودکان (15-6 سال): 100-70 ضربان در دقیقه و در بزرگسالان (18 سال به بالا): 100-60 ضربان در دقیقه می باشد اما حداکثر ضربان قلبی که در یک فعالیت شدید پدید می آید، "بیشینه تعداد ضربان قلب" نامیده می شود.

ماکزیمم ضربان قلب  Maximum Heart Rate 
برای به دست آوردن این میزان، از فرمول زیر استفاده کنید:
برای مردان: سن - 220 = ماکسیمم ضربان قلب.
برای زنان: سن - 226 = ماکسیمم ضربان قلب.
اما رسیدن ضربان قلب به حداکثر قابلیت خود، می تواند برای افراد به ویژه افرادی که به تازگی شروع به فعالیت بدنی و ورزشی کرده اند بسیار خطرناک باشد به همین لحاظ ضربان قلب برای افراد مبتدی نباید بیش از %60 ماکسیمم ضربان قلبشان فراتر رود و کلاً محدوده بی خطر بین %85- 60 ماکسیمم ضربان قلب می باشد.

چگونه از کم آب شدن بدن حین فعالیت بدنی جلوگیری کنیم:
1. روزی 12- 8 لیوان آب بنوشید.
2. در آب و هوای گرم و مرطوب بدن به آب بیشتری نیاز دارد.
3. نیم ساعت پیش از فعالیت بدنی یک لیوان آب بنوشید.
4. در فواصل زمانی 20-15 دقیقه حین فعالیت بدنی 2-1 فنجان آب بنوشید.
5. از نوشیدن مشروبات الکلی و نوشابه های گازدار و همچنین نوشیدنی های کافئین دار خودداری نمایید.

فوائد و مزایای فعالیت بدنی منظم و مستمر:
1. افزایش توانایی بدن در جذب و استفاده از اکسیژن.
2. کاهش فشار خون، افزایش حجم و وزن قلب، افزایش بروندهی قلب. بهبود جریان خون در کل بدن.
3. بهبود قدرت و انعطاف پذیری عضلات و افزایش واکنش عضلات به محرک ها.
4. تحکیم استخوان های بدن.
5. کاهش چربی بدن.
6. کاهش استرس، اضطراب، افسردگی و تنش.
‌7. تقویت اعتماد به نفس.
8. غلبه بر بی خوابی.
9. پیشگیری و یا بهبود بیماری های فشارخون بالا، چاقی، دیابت، پوکی استخوان، قلبی-عروقی و سرطان.
10. افزایش انرژی بدن و افزایش شادابی و سرزندگی.
11. افزایش تمرکز فکری.
12. کاهش %60 احتمال ابتلا به سرطان سینه و کاهش دردهای قاعدگی.
13. افزایش قدرت و استقامت بدن.
14. بهبود سیستم گوارش بدن و افزایش اشتها.
15. بهبود تناسب اندام.
16. افزایش هماهنگی و تعادل در اعضاء بدن و افزایش چابکی و فرزی.
17. افزایش قوه جنسی.
18. تسکین علایم واریس.
19. بهبود عملکرد کبد.
20. سلامتی عمومی بدن و طول عمر بیشتر.
همیشه ورزش کنیم!
منبع: سالنامه سلامتی مؤسسه محک

 


اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

پشتیبانی توسط : فورکیا 4kia.ir

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما